اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عظمت

نویسه گردانی: ʽẒMT
عظمت . [ ع َ ظَ م َ ] (ع اِمص ) عظمة. بزرگی . (غیاث اللغات ). بزرگی و کلانی . (فرهنگ فارسی معین ). || بزرگواری و جاه و جلال و شوکت و حشمت و ابهت و شکوه . (ناظم الاطباء). قدر. (غیاث اللغات ). بزرگی قدر و مرتبه و بزرگواری . (فرهنگ فارسی معین ). ملک . جبروت . ملکوت . علو، تعالی . علاء. علی . اعتلاء. عز. عزت : کمال عظمت باری جل جلاله نشناسد. (کلیله و دمنه ).
پرتو نور از سرادقات جلالش
از عظمت ماورای فکرت دانا.

سعدی .


|| کبر و نخوت . (فرهنگ فارسی معین ).رجوع به عظمة شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عظمت قدرته . [ ع َ ظُ م َ ق ُ رَ ت ُه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه دعایی ) قدرت او بزرگ باد!: خدای عظمت قدرته . (یادداشت مرحوم دهخدا).
عظمت فروختن . [ ع َ ظَ م َ ف ُ ت َ ] (مص مرکب ) تکبر نمودن . نخوت فروختن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به عظمت شود.
ازمت . [ اَ م َ ] (ع ن تف ) آهسته تر. باوقارتر: فلان ازمت الناس ؛ ای اوقرهم . (منتهی الارب ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.