اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عقبة

نویسه گردانی: ʽQB
عقبة. [ ع ُ ب َ ] (اِخ ) ابن نافعبن عبدالقیس اموی قرشی فهری . از فاتحان و فرماندهان بزرگ در صدر اسلام وی در سال یکم پیش از هجرت متولد شد و او را با پیامبر اسلام (ص ) صحبتی نبود. او پسرخاله ٔ عمروبن عاص بود و از جانب وی به سال 42 هَ . ق . والی افریقیة شد و او در راه خویش بسیار از شهرها و استانهای سودان را فتح کرد. و به سال 50 هَ .ق . از جانب معاویه والی مستقل افریقیه شد. عقبة سپس تا وادی قیروان پیش رفت و در آنجا مسجدی بنا نهاد که تا امروز به نام جامع عقبة شهرت دارد. به سال 55 هَ . ق . معاویه او را عزل کرد سپس به سال 62 هَ . ق . یزید او را والی بر مغرب نمود و وی دیگر بار قصد قیروان کرد. و سرانجام به سال 63 هَ . ق . فرنگی ها وی رادر تهودة، از سرزمینهای زاب غافلگیر کردند و به قتل رساندند و در آنجا دفن شد. (از الاعلام زرکلی به نقل از الاستقصاء و البیان المغرب و فتح العرب للمغرب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۵ ثانیه
اقبح . [ اَ ب َ ] (ع ن تف ) قبیح تر. زشت تر. (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
خلیج عقبه . [ خ َ ج ِ ع َ ق َ ب َ ] (اِخ ) خلیج باریکی است در شمال دریای سرخ و جنوب شرقی شبه جزیره ٔ سینا که در شمالیترین نقطه ٔ آن بندر ع...
اصحاب عقبه . [ اَ ب ِ ع َ ق َ ب َ ] (اِخ ) در اصطلاح رجالی ، چهارده تن میباشند که نه تن ایشان از قریش و پنج تن دیگر از جز آنان بوده اند، دس...
اصحاب عقبه ٔ اولی . [ اَ ب ِ ع َ ق َ ب َ ی ِ لا ] (اِخ ) مقریزی ذیل اصحاب عقبه ٔ اولی آرد: آنگاه پیامبر (ص ) در عقبه ٔ منی هنگام موسم با شش ...
اصحاب عقبه ٔ ثانی . [ اَ ب ِ ع َ ق َ ب َ ی ِ ] (اِخ ) مقریزی ذیل عنوان «امر عقبه ٔ ثانی » آرد: پیامبر یک سال پس از عقبه ٔ اولی در موسم با دواز...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.