اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عقد

نویسه گردانی: ʽQD
عقد. [ ع ِ] (ع اِ) گردن بند و حمیل و رشته ٔ مروارید. (منتهی الارب ). قلاده . (اقرب الموارد). گردن بند زنان ، و یکدانه .(دهار). یکدانه . (السامی فی الاسامی ). سلک مروارید وگلوبند که آن را به هندی هار گویند. (غیاث اللغات ).ج ، عُقود. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) :
چو بگسلد به نثار تو عقد گریه ٔ من
سرشک رشک به چشم گهر بگردانم .

نورالدین ظهوری (از آنندراج ).


خوشه چون عقد درو برگ چو زر
باده همچون عقیق و آب چو زنگ .

عماره .


از فتح و ظفر بینم بر نیزه ٔ تو عقد
وز فر و هنر بینم بر دیزه ٔ تو یون .

عنصری .


عقدی گوهر که گفتند هزار دینار قیمت آن بود از آستین بیرون گرفت . (تاریخ بیهقی ص 380). زمین بوسه داد و عقدی گوهر پیش سلطان نهاد. (تاریخ بیهقی ص 398). بیست عقد گوهر سخت قیمتی ... (تاریخ بیهقی ص 425).
گه زالماس او چو عقد گهر
نظم دولت همه بسامان باد.

مسعودسعد.


شب عقد عنبرینه ٔ گردون فروگسست
تا دست صبح غالیه سازد ز عنبرش .

خاقانی .


اینک عروس روز پس حجله معتکف
گردون نثار ساخته صد عقد گوهرش .

خاقانی .


دانم که دگر باره گهر دزدد از این عقد
آن طفل دبستان من آن مردک کذاب .

خاقانی .


چون گهر عقد فلک دانه کرد
جعدشب از گرد عدم شانه کرد.

نظامی .


همی گفت این سخن وز نرگس مست
ز لؤلؤ عقدها بر ماه می بست .

نظامی .


فلک در عقد شاهی بند کردش
به یاقوتی دگر پیوند کردش .

نظامی .


همچنانکه عقد در در و شبه
مختلط چون میهمان یک شبه .

مولوی .


- عقد پروین ؛ ثریا. پروین . و رجوع به عقد ثریا در همین ترکیبات شود :
لؤلؤافشان توئی به مدحت شاه
عقد پروین بهای لؤلؤی تست .

خاقانی .


گر دل خطی بنگاشتی زلف و لبش پنداشتی
هم عقد پروین داشتی هم طوق جوزا یافتی .

خاقانی .


- عقدالجمان ؛ سلک مروارید. (ناظم الاطباء).
- عقد الخیطین ؛ نام ستاره ای است . (از اقرب الموارد).
- عقد ثریا ؛ ثریا. پروین . و آن به مناسبت شباهت ثریا است به گردن بند. (از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به عقد پروین در همین ترکیبات و ثریا و پروین شود :
سعدیاعقد ثریا مگر امشب بگسیخت
ورنه هر شب به گریبان افق برمیشد.

سعدی .


عقد ثریا بر تاکش آویخته . (گلستان ).
- عقد جمان ؛ عقدالجمان :
در رکابش هفت گیسودار و شش خاتون ردیف
بر سرش هر هفت و شش عقد جمان افشانده اند.

خاقانی .


- - عقد دوپیکر ؛ کنایه ازجوزا :
نافه ٔ آهو شده ست ناف زمین از صبا
عقد دوپیکر شده ست پیکر باغ از هوا.

خاقانی .


- عقد شب افروز ؛ کنایه از ثوابت و سیاره باشد، یعنی زحل و مشتری و مریخ و آفتاب و زهره و عطارد و ماه و باقی ستاره های آسمانی که ثوابت اند. (برهان قاطع) (آنندراج ).
- عقد شب و روز ؛ کنایه از ماه و آفتاب است . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا).
- || کنایه از دنیا و روزگار. (برهان ) (آنندراج ).
- عقد گوشه ٔ دستار ؛ مراد گرهی است که مفلسان چیزی را بر گوشه ٔ دستار بسته بر آن گره بزنند. (آنندراج ).
- واسطةالعِقْد ؛ واسطه ٔ عقد. بزرگترین و درشت ترین مروارید و یا گوهر و یا مهره ای که در گلوبند یا دست بند باشد. میانگک . (یادداشت مرحوم دهخدا) : سپاس و حمد و ثنا و شکر مر آفریدگار را عز اسمه که خطه ٔ اسلام و واسطه ٔ عقد عالم را به جمال عدل و رأفت ... آراسته گردانیده است . (کلیله و دمنه ). چنین آورده اند که نصربن احمد که واسطه ٔ عقد آل سامان بود... (چهارمقاله ٔ عروضی چ معین ص 49). و رجوع به واسطةالعقد شود.
- هم عقد ؛ هم سلک . هم رشته :
گذشتند و ما نیز هم بگذریم
که چون مهره هم عقد یکدیگریم .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
صد و چهارده عقد. [ ص َ دُ چ َ دَه ْ ع ِ ] (اِخ ) صدف صد و چهارده عقد. قرآن مجید است که دارای صد و چهارده سوره است . رجوع به صدف شود.
واسطه ٔ عقد نجوم . [ س ِ طَ / طِ ی ِ ع ِ دِ ن ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آفتاب . (ناظم الاطباء). کنایه از آفتاب عالمتاب است . (برهان ) (آنندراج...
صدف صد و چهارده عقد. [ ص َ دَ ف ِ ص َ دُ چ َ دَ ه ْ ع ِ ] (اِخ ) اشاره به قرآن مجید است ، چه قرآن یکصدو چهارده سوره دارد. (برهان ) (انجمن آر...
سوگند داماد (آقای....) در پیشگاه این میهمانان گرامی آیا به شادابی بهار سوگند یاد می کنی تا همواره آنچه بر خود روا می داری بر همسر خویش هم روا داری؟ و ...
اقد. [ اَ ق ُدد ] (ع اِ) ج ِ قِدّ. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). بمعنی ظرف چرمین و تازیانه و دوال از پوست ناپیراسته .(از منتهی الارب ). ...
عاقد. [ ق ِ ] (ع ص ) عقدکننده . || گره زننده . (غیاث اللغات ). استوارکننده . (اقرب الموارد). || جاء عاقداً عنقه ؛ آمد خم کننده گردن خود را از...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.