اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عقل

نویسه گردانی: ʽQL
عقل . [ ع َ ] (ع مص ) بندکردن دوا شکم را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و چنین دارویی را عَقول و شکم را معقول گویند. (ازاقرب الموارد). قبض آوردن دارو شکم را. (دهار) (المصادر زوزنی ). بستن شکم به دارو و جز آن . بند آمدن .
- عقل بطن ؛ ببستن شکم . بندآوردن اسهال . بند آمدن شکم . حبس بطن . قبض بطن . (یادداشت مرحوم دهخدا).
- عقل طبیعت ؛ بست کردن شکم . بندآوردن اسهال . (یادداشت مرحوم دهخدا).
|| دریافتن و دانستن ، نقیض جهل . (از منتهی الارب ). ادراک . (از اقرب الموارد). خردمند شدن و دریافتن . (المصادرزوزنی ) (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی ). مَعقول . و رجوع به معقول شود. || فهمیدن . (از منتهی الارب ). فهمیدن و تدبیر کردن کاری را. (از اقرب الموارد). || غلبه کردن کسی به عقل . (دهار) (از تاج المصادر بیهقی ). || بستن وظیف و ساق شتر را. (از منتهی الارب ). خم کردن وظیف و ذراع شتر را و بستن آنها را به وسیله ٔ«عقال ». (از اقرب الموارد). بستن زانوی شتر، و لنگ شتر با دست بستن . (دهار). زانوی اشتر ببستن . (المصادر زوزنی ). || دیت بدادن کشته را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دیه دادن . (دهار). دیت بدادن . (المصادر زوزنی ). || دیت و تاوان پذیرفتن بر خیانت ، پس ادا کردن . (از منتهی الارب ). دیت رااز جانب کسی پذیرفتن و آن را پرداختن ، در این صورت فعل آن با «عن » متعدی میشود. (از اقرب الموارد). دیه از کسی دادن . (دهار). || ماندن و ترک دادن قصاص را از جهت دیت . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). از قصاص دست بداشتن از بهر دیه . (دهار). || پذیرفتن نخل گشنی را. (از اقرب الموارد). || بر کوه برآمدن آهو، پناه جستن به آن . (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عُقول . و رجوع به عقول شود. || قائم شدن سایه وقت نصف نهار. || پناه جستن به کسی . || خوردن شتر گیاه عاقول را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || به بند «شغزبیه » بر زمین افکندن کسی را در کشتی . || شانه کردن زن موی را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عُقول . و رجوع به عقول شود. موی به شانه کردن . (دهار). || دیت را بر همدیگر قسمت نمودن . (از منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
عقل داشتن . [ ع َ ت َ ] (مص مرکب ) خردمند بودن . بهوش بودن . عاقل بودن : تا عقل داشتم نگرفتم طریق عشق جایی دلم برفت که حیران شود عقول . ...
قوه ای است که باعث ایجاد تعادل بین ارکان زندگی مادی و معنوی انسان می گردد. عقل رحمانی بین چهار رکن وجود انسان یعنی این دنیا و آن دنیا روح و جسم تعادل ...
اصحاب عقل . [ اَ ب ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ در اصطلاح فلسفه ، آنهایی را گویند که تنها معقولات را حق دانسته اند. مکتب عقلی ها.
عقل پریدن . [ ع َ پ َ دَ ] (مص مرکب ) زایل شدن عقل . از بین رفتن خرد : اینقدر عقلی که داری گم شودسر که عقل از وی بپرد دم شود. مولوی .و ر...
شوریده عقل . [ دَ / دِ ع َ ] (ص مرکب ) که خردی تباه دارد. مجنون . شوریده رای : رجل ربیک ؛ مرد شوریده عقل در کار خود. تیار؛ مرد متکبر شوریده عقل ...
این دو واژه اربی است؛ و پارسی جایگزین این است: گشاسروت خرد goŝâsrut-xerad (پهلوی: goŝasrut-xrat)
عقل حادی عشر.[ ع َ ل ِ ع َ ش َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عقل یازدهم . || (اِخ ) و آن لقبی است که حکما به خواجه نصیرالدین طوسی داده اند. و ...
خروس کنگره ٔ عقل . [ خ ُ س ِ ک ُ گ ُ رَ / رِ ی ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روح نفسانی . (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). || س...
لوگوس. (در انگلیسی :Logos /ˈloʊɡɒs/, UK /ˈlɒɡɒs/, or US /ˈloʊɡoʊs/; Greek: λόγος ). برای درک واژهٔ «لوگوس» باید پیش‌زمینه‌های یونانی و یهودی آن را بر...
این واژه عربی و اسم فاعل عقل است و پارسی آن اینهاست: خردمند (پارسی دری) ژیتاک، ژیتار (ژیت از سنسکریت: چیتَ= عقل + پسوند فاعلی «اک، ار») سِپاناک، سِ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۸ ۶ ۷ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
علی دلیلی
۱۳۹۰/۱۰/۰۷ Iran
0
0

بنام خدا، سلام علیکم، با توجه به نگرش جدید به مجموعه علائم، داده ها، گزاره ها، آگاهی ها، علوم، دانش و خرد، کلیه فرآیند ها که در گروه بندی اقلام فوق، لایه بندی آنها، و نیز تعیین روابط بین آنها که در راستای انواع شناخت مفهومی، ساختاری، کاربری، .... بکار گرفته می شود از مقوله های عقلی و مرتبط با عقل لحاظ می گردد. (در حقیقت با گره زدن ریز و کلان اقلام آگاهی ها، مسیر های بکارگیری تعیین و از انحراف جلوگیری میشود و این منطبق با تعابیر قدما نیز است ).
(( اینجانب علی دلیلی یزدی، متولد 1333 و دکترای علم کامپیوتر - 1990 از دانشگاه اکلاهما - نرمن - امریکا - می باشم. در وبلاگ اینجانب مشخصات بیشتری وجود دارد: daliliali.persianblog.ir ))


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.