علاءالدین 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLAʼʼLDYN 
    
							
    
								
        علاءالدین . [ ع َ ئُدْ دی  ] (اِخ )اتابک  یزد. هشتمین  اتابک  یزد است  که  از 662 تا 690 هَ .ق . حکومت  کرد. (تاریخ  مفصل  ایران ، مغول  ص 403).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علاءالدین  بحری . [ ع َ ئُدْ دی  ن ِ ب َ ] (اِخ ) قوجوق  اشرف . هفدهمین  تن  از ممالیک  بحری  است  که  در سال  742 هَ . ق . به  حکومت  رسید. (طبقات  س...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاءالدین  بخاری . [ ع َ ئُدْ دی  ن ِ ب ُ ] (اِخ ) (شیخ ...) عبدالعزیزبن  احمدبن  محمد متوفی  در 740 هَ . ق . او راست  کتاب  الافنیة، در ذکر فناء مسجد...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاءالدین  بخاری . [ ع َ ئُدْ دی  ن ِ ب ُ ] (اِخ ) علی . او راست  شرح  ارشادالهادی  سعدالدین  مسعود تفتازانی . (کشف  الظنون ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاءالدین  بخاری . [ ع َ ئُدْ دی  ن ِ ب ُ ](اِخ ) محمدبن  عبدالرحمان ، معروف  به  علاء زاهد. از اکابر علمای  حنفیه  و مؤلف  تألیف  بزرگی  است  مشهور...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاءالدین  بخاری . [ ع َ ئُدْ دی  ن ِ ب ُ] (اِخ ) محمدبن  محمد. رجوع  به  علاءالدین  عطار شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاءالدین  بسنوی . [ ع َ ئُدْ دی  ن ِ ب َ ن َ ] (اِخ ) علی  دده . رجوع  به  علی ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاءالدین  بکجری . [ ع َ ئُدْ دی  ن ِ ؟ ] (اِخ ) مغلطای بن  قلیج بن  عبداﷲ قاهری  حنفی  (689 - 761 هَ . ق .). عالمی  حافظ و آشنا به  علوم  حدیث  و نسا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاءالدین  اربلی . [ ع َ ئُدْ دی  ن ِ اِ ب ِ ] (اِخ ) علی بن  محمدبن  علی . رجوع  به  علی ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاءالدین  صانعی . [ ع َ ئُدْ دی  ن ِ ن ِ ] (اِخ ) علی  باخرزی  (خواجه ...). وی  از اشراف  ولایت  باخرز بود. به  حدت  طبع و جودت  ذهن  و مهارت  در نظم...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علاءالدین  دمشقی . [ ع َ ئُدْ دی  ن ِ دِم َ ] (اِخ ) ریاضی دان  دمشق . رجوع  به  ابن  شاطر شود.