اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علاءالدین

نویسه گردانی: ʽLAʼʼLDYN
علاءالدین . [ ع َ ئُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن تکش . رجوع به علاءالدین خوارزمشاهی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه
صاحب علاءالدین . [ ح ِ ع َ ئُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به عطاملک شود.
چراغ علاءالدین . [ چ َ / چ ِ غ ِ ع َ ئِدْ دی ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چراغی که علاءالدین پهلوان یکی از داستانهای هزارویکشب با آن چراغ سح...
علاءالدین بحری . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ب َ ] (اِخ ) قوجوق اشرف . هفدهمین تن از ممالیک بحری است که در سال 742 هَ . ق . به حکومت رسید. (طبقات س...
علاءالدین بحری . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ب َ ] (اِخ ) علی منصور. بیست وهفتمین تن از ممالیک بحری که از 778 تا 783 هَ . ق . حکومت کرد. (طبقات سلاطین...
علاءالدین باجی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ] (اِخ )علی بن محمد شافعی . رجوع به علی بن محمد شافعی شود.
علاءالدین اسود. [ ع َ ئُدْ دی ن ِ اَس ْ وَ] (اِخ ) علی بن عمر. از علمای حنفیه ٔ اواخر قرن هفتم هجری است که به «قره خواجه » معروف است ، و از ...
علاءالدین مقدس . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ م ُ ق َدْدَ ] (اِخ ) علی بن منصور خفی . رجوع به علی ... شود.
علاءالدین ملحد. [ ع َ ئُدْ دی ن ِ م ُ ح ِ ] (اِخ ) محمد. حاکم ملحدان قلعه ٔ اسماعیلیه در زمان سلطان محمد خوارزمشاه . (از حبیب السیر چ خیام ج ...
علاءالدین ناجی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) علی بن محمد. رجوع به علی ... شود.
علاءالدین یزدی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ی َ ] (اِخ ) رجوع به علاءالدین اتابک شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۲ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.