علاف
نویسه گردانی:
ʽLAF
علاف . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن طواریابن حلوان بن عمرو، از قضاعة. و رحلهای (پالان ها) علافیة بدو منسوب است ، زیرااو اولین کسی است که آنها را بساخت . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
با الف غلط است.
نگاه کنید به علاف شدن.
در تداول عامه به معنای نعمات بسیار و بهرهمندی بسیار از مال دنیا. به آلاف و الوف رسیدن یعنی به یکباره ثروتمندشدن.
عالاف و علوف املایی نادرست است. آلاف و الوف دو کلمه عربیند هر دو به معنی هزاران، و در تداول عامه به معنای نعمات بسیار و بهرهمندی بسیار از مال دنیا. ب...
هزاران درود و ثنا بر او باد