علث
نویسه گردانی:
ʽLṮ
علث . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است در ساحل شرقی دجله بین عُکبَرا و سامراء، و آن وقف بر علویهاست . (از معجم البلدان ).
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
الس . [ اُ ] (اِخ ) این نام را در قرای میان رودبار رشت به ممرز (آمل ) دهند. رجوع به ممرز شود.
الص . [ اَ ل َص ص ] (ع ص ) ناگشاده دندان . (مصادر زوزنی )(مهذب الاسماء). ناگشاده دندان و آنکه هر دو دوش وی نزدیک باشد بگوش . (تاج المصادر بیه...
OLOS ، اُلُس٘ در لهجه پارسی غور به معنی، مردم ،است.اُرُز٘ هم تلفظ می شود که بمعنای مردم است . در لهجه پارسی غور (،و پ ف)، .(ل ر،) زس، (ق ک خ ،)،(گ غ ...
الس، یا هالیس، قِزِل ایرماق (سرخ رود)، بزرگترین رود آسیای صغیر به درازای 182‘1 کم. در وجه تسمیۀ آن گفتهاند که چون بارانهای سخت، خاک سرخ منطقهای را...