علد
نویسه گردانی:
ʽLD
علد. [ ع َ ] (ع مص ) سخت و صلب گشتن . || (ص ) سخت و شدید. || (اِ) عصب و پی گردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ج ، أعلاد.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
الد. [ اَ ل َدد ] (ع ص ) شتر درازگردن . (منتهی الارب ). شتری که اخدع (رگ گردن ) او دراز باشد. (از اقرب الموارد). || سخت خصومت . (مهذب الاسما...