علط
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLṬ
    
							
    
								
        علط. [ ع َ ] (ع  مص ) کسی  را به  بدی  یاد کردن .  ||  گردن  شتر را داغ  کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب  الموارد) (ناظم  الاطباء).  || علامت  گذاشتن . (از اقرب  الموارد).  ||  تیرزدن . (منتهی الارب ) (از اقرب  الموارد).  ||  (اِ) سیاهیی  که  زنان  برای  زینت  به  رخسار خود میکشند.(منتهی الارب ) (از اقرب  الموارد) (ناظم  الاطباء).  ||  اثر داغ  بر گردن  شتر. (از اقرب  الموارد).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علت  فاعلی . [ ع ِل ْ ل َ ت ِ ع ِ ] (ترکیب  وصفی ، اِ مرکب ) صانع و سازنده ٔ هر چیز. (از ناظم  الاطباء). امری  که  مفید وجود شی ٔ باشد و خارج  از ذات ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علت قابلی . [ ع ِل ْ ل َ ت ِ ب ِ ] (ترکیب  وصفی ، اِ مرکب ) رجوع  به  علت  مادی  شود. (فرهنگ  اصطلاحات  فلسفی ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علت  ناقصه . [ ع ِل ْل َ ت ِ ق ِ ص َ / ص ِ ] (ترکیب  وصفی ، اِ مرکب ) علتی  که  خود بتنهائی  و مستقلاً موجب  وجود چیزی  نگردد، یعنی  معلول  به  وجود آ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: واهوپایا vâhupâyâ (سنسکریت: vãdhupãya) *** فانکو آدینات09163657861
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: ارتاواس artāvās (سنسکریت: ارتهه وصه arthavaśa)***فانکو آدینات 09163657861
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        مزید و علت دو واژه ی عربی است؛ همتای پارسی این است: اسپین espin (اوستایی: spin)بر پارول pārul (پشتو) ***فانکو آدینات 09163657861
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        از این دو واژه، آلت عربی و موسیقی عربی شده از واژه ای یونانی است و پارسی جایگزین آنها این است: وادیا vãdiã (سنسکریت)*** فانکو آدینات 09163657861
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: اندام آمیزشی ándâme-ãmizeŝi، فراوش، farâvaŝ (اوستایی: fravaxŝ)**** فانکو آدینات 09163657861
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علت  مؤثره . [ ع ِل ْ ل َ ت ِ م ُ ءَث ْ ث ِ رَ / رِ ] (ترکیب  وصفی ، اِ مرکب )همان  علت  تامه  است  که  خود مؤثر در وجود معلول  است .(از فرهنگ  اصطل...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علت  بالذات . [ ع ِل ْ ل َ ت ِ بِذْ ذا ] (ترکیب  وصفی ، اِ مرکب ) امری  است  که  مستقیماً و بلاواسطه  علت  چیزی  باشد. (از فرهنگ  اصطلاحات  فلسفی ). و...