علط
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLṬ
    
							
    
								
        علط. [ ع ُل َ ] (ع  ص ) بی مهار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم  الاطباء).  ||  ج ِ عُلطة. (از اقرب  الموارد).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        آلت و تناسل واژه هایی عربی و نر پارسی می باشد و پارسی جایگزین، اینهاست: نرینگی narinegi، نیمور nimur، وسه vasse (پارسی نو)، آبار ãbâr، کیر kir (پهلوی)...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        آلت و تناسل واژه هایی عربی و ماده پارسی است و جایگزین آنها این واژه هاست: مادگی mâdegi، کس kos (پارسی نو)، گبها gabhâ (سنسکریت: gabha)، باهاگ bâhâg (س...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ارسطو1 برای طراحی الگوی هستی، موضوعی به نام مابعدالطبیعه2 (متافیزیک) را مطرح کرد. او مابعدالطبیعه را چنین تعریف می کند: «علم به موجود از آن حیث که وجو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ارسطو1 برای طراحی الگوی هستی، موضوعی به نام مابعدالطبیعه2 (متافیزیک) را مطرح کرد. او مابعدالطبیعه را چنین تعریف می کند: «علم به موجود از آن حیث که وجو...