اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علک خاییدن

نویسه گردانی: ʽLK ḴAYYDN
علک خاییدن . [ ع ِ دَ ] (مص مرکب ) عَلک . (منتهی الارب ). صمغ خاییدن . || بیهوده گفتن . ژاژ خاییدن . هرزه لائیدن . هرزه دراییدن . رجوع به ژاژ خاییدن شود. || دندان بهم ساییدن خر ماده در دیدن خر نر :
گوید که علک خایم ، خاید بلی چنانک
خایند علک ماده خران از خران غنگ .

سوزنی .


شعر ژاژیدن لهاشم توست
علک خاییدن لهاشم خر.

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.