اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علوی

نویسه گردانی: ʽLWY
علوی . [ ع ُ وی ی ] (ص نسبی ) منسوب به «عالیه ٔ» نجد (برخلاف قیاس ). رجوع به «عالیة» و عالی شود. و در شعر مراربن منقذ فقعسی آمده است :
اًذا هب علوی الریاح وجدتنی
کأنی لعلوی الریاح نسیب .

(از معجم البلدان ).


و نیز رجوع به منتهی الارب واقرب الموارد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
علوی حسینی . [ ع َ ل َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) محمدبن ظفربن محمدبن احمد علوی حسینی ، مکنی به ابوالحسن . ادیب و نحوی و فقیه و متکلم و محدث . وی...
علوی حسینی . [ ع َ ل َ ی ِ ح ُ س َ ] (اِخ ) ناصربن رضابن محمدبن عبداﷲ علوی حسینی ، مکنی به ابوابراهیم . فقیه و محدث شیعی در قرن پنجم هجری ...
علوی حضرمی . [ ع َ ل َ ی ِ ح َ رَ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن عمربن یحیی . لغوی و نحوی . وی از اهل حضرموت بود که به مصر نیز سفر کرد. به سال 1355...
علوی مرعشی . [ ع َ ل َی ِ م ُ رَع ْ ع َ ] (اِخ ) حسن بن حمزةبن علی بن عبداﷲبن محمدبن حسن بن حسین علوی طبری مرعشی ، مکنی به ابومحمد. وی اد...
علوی طولقی . [ ع َ ل َ ی ِ طَ ل َ ] (اِخ ) علی بن عثمان بن علی بن عمر علوی طولقی جزائری حسنی خلوتی مالکی . وی از متصوفه بود و بسال 1316 هَ...
علوی شافعی . [ ع َ ل َ ی ِ ف ِ ] (اِخ ) علوی بن سیداحمدبن عبدالرحمان سقاف شافعی . رجوع به علوی سقاف شود.
علوی مالکی . [ ع َ ل َی ِ ل ِ ] (اِخ ) علی بن عثمان بن علی بن عمر علوی طولقی جزائری حسنی خلوتی مالکی . رجوع به علوی طولقی شود.
علوی محمدی . [ ع َ ل َ ی ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) عبداﷲبن علی بن ابی المحاسن بن سعدبن مهدی علوی محمدی ، ملقب به اصیل الدین . وی محدث بود و...
علوی یمانی . [ ع َ ل َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) عبدالرحمان بن ابراهیم بن اسماعیل بن عبداﷲبن عبدالرحمان بن محمدبن یوسف علوی یمانی زبیدی . رجوع به ع...
علوی یمانی . [ ع َ ل َ ی ِ ی َ ] (اِخ ) عبدالرحمان بن محمدبن یوسف بن عمربن علی بن ابی بکر علوی زبیدی یمانی حنفی ، ملقب به وجیه الدین . رجوع...
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۱۷ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.