گفتگو درباره واژه گزارش تخلف علی نویسه گردانی: ʽLY علی . [ ع َل ْی ْ ] (اِخ ) موضعی است در جبال هذیل . و در شعر امیةبن ابی عائذ آمده است : لمن الخیام بعلی فالاحراص فالسودتَین فمجمع الابواص .(از معجم البلدان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۶ ثانیه واژه معنی علی حصار علی حصار. [ ع َ ی ِ ح َص ْ صا ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن ابراهیم خزرجی فاسی ، مشهور به حصار و مکنّی به ابوالحسن . وی در فاس متولد شد و در س... علی حصری علی حصری . [ ع َ ی ِ ح ُ] (اِخ ) ابن ابراهیم حصری ، مکنّی به ابوالحسن . از عرفای قرن چهارم هجری . رجوع به ابوالحسین حصری شود. علی حصری علی حصری . [ع َ ی ِ ح ُ ] (اِخ ) ابن عبدالغنی فهری حصری ضریر قیروانی ، مکنّی به ابوالحسن . قاری و ادیب و شاعر بود. وی در حدود سال 415 یا 420... علی حکمی علی حکمی . [ ع َ ی ِ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن قاسم بن علیف بن هیس بن سلیمان بن عمروبن نافع حکمی زبیدی رافعی شراحیلی ، مکنّی به ابوالحسن . فقیه... علی حکمی علی حکمی . [ ع َ ی ِ ح َ ک َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکربن ابراهیم بن ابی القاسم بن عمربن احمدبن ابراهیم بن محمدبن عیسی بن مطیر حکمی یمنی ... علی حکمی علی حکمی . [ ع َ ی ِ ح َ ک َ ] (اِخ ) قمی (علی اکبر...). رجوع به علی اکبر حکمی شود. علی حفید علی حفید. [ ع َ ی ِ ح َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن ابراهیم بن محمدبن عربشاه اسفرایینی شافعی مکی ، مشهور به عصامی و حفید. رجوع به علی عصامی ش... علی حکیم علی حکیم . [ ع َی ِ ح َ ] (اِخ ) ابن محمد حسینی نجفی ، مشهور به حکیم . عالم در علم طب (1200 الی 1300 هَ . ق .). تولد و وفات او در نجف اشرف بو... علی حلاء علی حلاء. [ ع َی ِ ح َل ْ لا ] (اِخ ) ابن عبیداﷲبن وصیف قاینی ، مکنّی به ابوالحسین و مشهور به حلاء. وی از رؤسای فرقه ٔ امامیه بود و از مبر... علی حموی علی حموی . [ع َ ی ِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد کیزانی حموی شاذلی ، مکنّی به ابوالحسن . صوفی و از اهل طریقت و شاعر بود. در حدود سال 88... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۳۴ ۲۳۵ ۲۳۶ ۲۳۷ ۲۳۸ صفحه ۲۳۹ از ۵۸۰ ۲۴۰ ۲۴۱ ۲۴۲ ۲۴۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود