علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع ِل ْی ْ ] (ع مص ) بالای سقف برآمدن . (از منتهی الارب ). بالا رفتن و صعود کردن . (از تاج العروس ) (متن اللغة). عَلْی . عُلی ّ. رجوع به عَلْی وعُلی ّ شود. || (اِ) اشراف و اجله . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به عِلیة شود.
واژه های همانند
۵,۷۸۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۵ ثانیه
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تل بزان بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز واقع در 11 هزارگزی جنوب خاوری مسجدسلیمان . ناحیه ای است کو...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرودبخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 18 هزارگزی جنوب خاور الیگودرز و 7 هزارگزی جنوب راه شوسه...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قائدرحمت بخش زاغه ٔ شهرستان خرم آباد واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری زاغه و 2 هزارگزی شمال راه ات...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اندیکا از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز واقع در 30 هزارگزی شمال خاوری قلعه زراس . ناحیه ایست جلگه ...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است کوچک از دهستان سلطان آباد بخش رامهرمز شهرستان اهواز واقع در 40 هزارگزی خاور راه خلف آباد به رامهرمز. دارای ...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شاه ولی بخش مرکزی شهرستان شوشتر، که مشهور به «بیروم » می باشد. رجوع به بیروم شود. (از فرهنگ جغ...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ )دهی است از دهستان کمین بخش زرقان شهرستان شیراز واقع در 8 هزارگزی شمال خاوری زرقان و در کنار راه فرعی سعادت آباد ب...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان جم بخش کنگان شهرستان بوشهر واقع در 57 هزارگزی خاور کنگان و یک هزارگزی راه عمومی کنگان به جم . ...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان و بخش خفر شهرستان جهرم واقع در 19 هزارگزی شمال خاوری باب انار و در کنار راه شوسه ٔ شیراز به جهرم ...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز واقع در 15 هزارگزی جنوب خاوری شیراز و در کنار راه فرعی شیراز به ...