علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابراهیم بن  موسی بن  جعفر الصادق  (ع ). فرزند او «محمد» روایت  کند که  با پدرخود «علی » در وقتی  که  سخت  محتاج  بودند بنزد امام  حسن  عسکری  (ع ) رفتند و آن  امام  از عالم  غیب  به  حاجت  آنان  پی  برد و بدانها کمک  کرد. تفصیل  واقعه  در تاریخ  حبیب السیر آمده  است  (از حبیب  السیر چ  خیام  ج 2 ص 99).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  علی  شربینی . رجوع  به  علی  شربینی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  علی  صلیحی ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  صلیحی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  علی  کاشی  مشهور به  حلی  و ملقّب  به  نصیرالدین ، رجوع  به  علی  کاشی  (ابن  محمد...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  علی  کیاهراسی  طبرستانی  شافعی ، ملقّب  به  عمادالدین  و مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  کیاهراسی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  علی  مغربی ، مشهور به سقاط و مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  سقاط شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  علی  مقری  فیومی . رجوع  به  علی  فیومی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  علی  منذری . رجوع  به  علی  منذری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  علی  نحوی  استرآبادی  فصیحی ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  ابوالحسن  (علی بن  ابی زید محمدبن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  علی  نیریزی ، ملقب  به  ارشدالدین  و مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  نیریزی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  علی  واسطی  رفاعی ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  واسطی  شود.