 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابراهیم بن  موسی بن  جعفر الصادق  (ع ). فرزند او «محمد» روایت  کند که  با پدرخود «علی » در وقتی  که  سخت  محتاج  بودند بنزد امام  حسن  عسکری  (ع ) رفتند و آن  امام  از عالم  غیب  به  حاجت  آنان  پی  برد و بدانها کمک  کرد. تفصیل  واقعه  در تاریخ  حبیب السیر آمده  است  (از حبیب  السیر چ  خیام  ج 2 ص 99).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲ مصری ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  مصری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲ منفلوطی . رجوع  به  علی  منفلوطی  (ابوالنصر) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبدالمجید، مکنّی  به  ابوالحسن . تابعی  بود. و رجوع  به  ابوالحسن  (علی بن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبدالمحسن بن  دوالیبی  بغدادی  شامی  حنبلی ، مکنّی  به  ابوالمعالی  ملقّب  به  عفیف الدین . رجوع  به  علی  دوالیبی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبدالملک بن  ابی الغنائم  بندنیجی ، ملقّب  به  عمادالدین . رجوع  به  علی  بندنیجی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبدالملک بن  حسام الدین  جونفوری  هندی ، مشهور به متقی  و ملقّب  به  علاءالدین . رجوع  به  علی  متقی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبدالملک بن  عباس  قزوینی  نحوی ، مکنّی  به  ابوطالب . رجوع  به  علی  قزوینی  (ابن  عبدالملک ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبدالملک  رقی ، مکنّی  به  ابوالحصین . رجوع  به  علی  رقی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبدالمؤمن بن  عبداﷲ، مکنّی  به  ابوالحسن . تابعی  بود. و رجوع  به  ابوالحسن  (علی بن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبدالواحدبن  علی بن  جعفر نهدی  حمیری . رجوع  به  علی  نهدی  شود.