 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی بکربن  علی  هروی  موصلی ، ساکن  حلب ، مکنی  به  ابوالحسن . رحالة و خطیب  بودکه  به  علم  سیما و چهره  آشنایی  داشت . اصل  وی  از هرات بود و در موصل  متولد شد و در بسیاری  از شهرها گردش  کرد. و در دهه ٔ دوم  رمضان  سال  611 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- الاشارات  الی  معرفة الزیارات  من  صحیح  الروایات . 2- الخطب  الهرویة. 3- منازل  الارض  ذات  الطول  و العرض . (از معجم  المؤلفین  ج 7 ص 47 از کشف  الظنون  ص 96و 517 و سایر صفحات  و هدیة العارفین  ج 1 ص 705 و ایضاح  المکنون  ج 1 ص 278 و ج 2 ص 301 و وفیات  الاعیان  ابن  خلکان  ج 1 ص 437 و شذرات  الذهب  ابن  عماد ج 5 ص 49 و فهرست  الخدیویة ج 5 ص 58 و الوافی  صفدی  ج 12 ص 13 و فهرس  المؤلفین  بالظاهریة). و نیز رجوع  به  ابوالحسن  سیاح  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۳ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  مره ٔ بغدادی ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  نقاش  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن  مزید اسدی ، مکنّی  به  ابوالحسن . نخستین  حکمران  حله  از بنی مزید اسدی . رجوع  به  علی  مزیدی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  مسافر عدوی . رجوع  به  علی  عدوی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  مسعده ٔ باهلی ، مکنّی  به  ابوحبیب . تابعی  بود. رجوع  به  علی  باهلی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  مسعودبن  حسین ، مکنّی  به  ابوالحسن  و ملقّب  به  حسام الدین . فرزند کهتر ملک  فخرالدین  مسعود، نخستین  تن  از ملوک  بامیان ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  مسعودبن  محمود غزنوی . ملقّب  به  بهاءالدولة. رجوع  به  علی  غزنوی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  مسعود ابهری ، ملقّب  به  صدرالدین .وزیر تکش . رجوع  به  علی  به  صدرالدین  (علی ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  مسعود فرغانی ، مکنّی  به  ابوسعد و ملقّب  به  کمال الدین . رجوع  به  علی  فرغانی  (ابن  مسعود...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  مسلم بن  جناب ، مکنّی  به  ابوالحسن . تابعی  بود. (منتهی الارب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  مسلم بن  محمدبن  علی  سلمی  دمشقی  شافعی  خلوتی ، مشهور به  ابن  سهروردی  و مکنّی  به  ابوالحسن  و ملقّب  به  جمال الاسلام ....