 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی حمزة. وی  را سفری  به  حج  در معیت  امام  جعفر الصادق  (ع ) دست  داده  بود و از آن  امام درین  راه  معجزاتی  دیده  است  که  تفصیل  آن  در تاریخ  حبیب  السیر آمده  است . (از حبیب السیر چ  خیام  ج 2 ص 73).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی اکبر بروجردی  (علی اصغر...). رجوع  به  علی اصغر بروجردی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی  برقی ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  برقی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی  دیربی  شافعی ، مکنّی  به  ابونصر. رجوع  به  علی  دیربی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن  علی  سوادی  کوکبانی . رجوع  به  علی  کوکبانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی  شبراملسی  شافعی  قاهری ، ملقّب  به  نورالدین و مکنّی  به  ابوالضیاء. رجوع  به  علی  شبراملسی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن  علی  عزی  مالکی . رجوع  به  علی  عزی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن  علی  عزی  مخلاتی . رجوع  به  علی  مخلاتی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علیف . علی بن  احمدبن  حسن  یمانی ، مشهور به  ابن  علیف . رجوع  به  علی بن  احمدبن  حسن ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی  قوشچی  (امیرشیخ ...)، از امرای  خراسان . رجوع  به  علی بن  امیر قوشچی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عمادالدین . علی بن  اسماعیل بن  موسی بن  علی بن  حسن بن  محمد دمشقی  شافعی ، ملقّب  به  علاءالدین  و مشهور به  ابن  عمادالدی...