 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی حمزة. وی  را سفری  به  حج  در معیت  امام  جعفر الصادق  (ع ) دست  داده  بود و از آن  امام درین  راه  معجزاتی  دیده  است  که  تفصیل  آن  در تاریخ  حبیب  السیر آمده  است . (از حبیب السیر چ  خیام  ج 2 ص 73).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۲ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن  محمد قاری  هروی  حنفی ، مکنّی  به  نورالدین . رجوع  به  علی  قاری  (ابن  سلطان  محمد...) نشود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمد قسطمونی  رومی  خلوتی  شعبانی  (علی  اطول ...)، مشهور به  قره باش . رجوع  به  علی  اطول  قره باش  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمد قیسی  قرطبی  شاعر، ملقّب  به  ضیاءالدین  و مکنّی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  خروف . رجوع  به  ابن  خروف  (ضیاءالدین...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمد قیصری  رومی  حنفی ، مشهور به  نثاری . رجوع  به  علی  نثاری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمد کورانی . رجوع  به  علی  کورانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمد لخمی  اشبیلی  مغربی  اندلسی مالکی ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  لخمی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمد مرغینانی . رجوع  به  علی  مرغینانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمد مسفیوی  مراکشی ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  مراکشی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمد مصری ، ملقّب  به  علاءالدین . رجوع  به  علی  مصری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمد مغازی  زواوی . رجوع  به  علی  مغازی  شود.