اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن احمدبن بکری ، مکنی به ابوالحسن . نام او رابصورت «علی بن عمربن احمدبن عبدالباقی بن بکری » نیز آورده اند. وی کتابدار کتابخانه ٔ نظامیه و از مردم باب الازج بود و در هجدهم رمضان سال 575 هَ . ق . درگذشت ودر «وردیه » دفن گردید. او نحو را نزد ابوالسعادات بن شجری و لغت را نزد ابومنصور جوالیقی فراگرفت . او راخطی نیکو بود و تعداد بسیاری از کتب را به خط خویش نگاشته است . (از معجم الادباء چ مارگلیوث ج 5 ص 104).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۵ ثانیه
علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسحاق . وی از اهالی قم بود واز جمله وکیلانی است که صاحب کشف الغمة بنقل از اعلام الوری تألیف طبرسی ، گوید ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسداﷲ امامی اصفهانی . رجوع به علی امامی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن ابی بکربن عبداﷲبن عمربن عبدالرحمان ناشری زبیدی یمانی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن علی بن احمدبن محمدبن اسحاق اسبیجابی سمرقندی ، ملقّب به بهاءالدین . رجوع به علی اسبیجابی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن علی بن محمدبن داوود بیضاوی الاصل مکی شافعی ، مشهور به زمزمی و ملقّب به نورالدین . رجوع به علی ...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسماعیل بن محمدبن بشر انطاکی تمیمی شافعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی انطاکی شود.
علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسواری ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی اسواری (ابن محمدبن بابویه ...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اقبرس قاهری شافعی ، مشهور به ابن اقبرس و ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی قاهری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن الشاه الظاهری بغدادی ، مکنّی به ابوالقاسم . متوفی در سال 252 هَ . ق . رجوع به ابن الشاه الظاهری و نیز به م...
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ایدمر جلدکی ، ملقب به عزالدین . رجوع به علی جلدکی (ابن محمدبن ...) شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.