 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  تقی بن  صالح ، مشهور به  ابن  حجة و شهید ثانی  (911 - 957 هَ . ق .). فقیه  و اصولی  و محدث  و متکلم  بود و در مکه  اقامت  داشت . او راست : 1- البدایة فی  الدرایة. 2- روض الجنان  فی  شرح  الارشاد، در فقه  شیعه . 3- غنیة القاصدین  فی  اصطلاحات  المحدثین . 4- کتاب  الرجال  و النسب  و تحقیق  الایمان  و الاسلام . 5- المسالک ، در هفت  مجلد. (از معجم  المؤلفین  ج 7 ص 12 از هدیة العارفین  ج 1 ص 747).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۵۲ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  سلیم  مصری ،ملقب  به  بهاءالدین  و مشهور به  ابن  حنا، وزیر الظاهرباﷲ فاطمی . رجوع  به  علی  مصری  (ابن  محمدبن ...)...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  سلیم  نوری ، مکنّی  ومشهور به  ابوالحسن  سفاقسی . رجوع  به  علی  نوری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  سهل  صائغ دینوری ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  صائغ شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن  محمدبن  سید نحوی  بطلیوسی ، مکنّی  به  ابوالحسن  و مشهور به  خیطال . رجوع  به  علی  بطلیوسی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  سیرماذیانی . کاتب  بود و به  عربی  شعر هم  می گفت  و دیوان  او پنجاه  ورقه  است . (از الفهرست  ابن الندیم ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  شاکر مؤدب  لیثی  واسطی . رجوع  به  علی  مؤدب  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  شاه ظاهری  بغدادی ، مکنّی  به  ابوالقاسم . رجوع  به  ابن الشاه الظاهری  و نیز به  علی بن  محمدبن  الشاه الظاهری ... ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  صافی بن  شجاع  ربعی مالکی ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  ربعی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  صائغ کنانی . رجوع  به  علی  کنانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  طیب  جلابی ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  جلابی  شود.