اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن التمش ، ملقب به جلال الدین . وی حاکم قنوج بود و در ماه شعبان سال 645 هَ . ق .هنگامی که برادرش سلطان ناصرالدین محمودبن شمس الدین التمش به فتح ولایت میان دوآب مبادرت کرد همراه وی بود و پس از پایان جنگ و جدال ، ناصرالدین محمود ایالت کهتل را به برادر خود جلال الدین علی تفویض کرد، ولی جلال الدین علی بر اثر برخی توهمات از راه کوهستان بجانب لاهور فرار کرد. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 624).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۶ ثانیه
علی عثمانی . [ع َ ی ِ ع ُ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان بن حسین عثمانی صفدی شافعی . ملقب به علاءالدین . رجوع به علی صفدی شود.
علی عالونی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد عالونی حنفی . متوفی در حدود سال 815 هَ . ق . او راست : الانتقاد فی شرح عمدةالاعتقاد. (از معجم ...
علی عرشانی . [ ع َ ی ِ ع َ رَ ] (اِخ ) ابن احمدبن علی عرشانی یمنی . محدث است و در سال 625 هَ . ق . درگذشت . او راست : اشراط الساعة. (از معجم ا...
علی عمرانی . [ ع َ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) ابن احمد عمرانی موصلی . ریاضیدان و ستاره شناس . متوفی درحدود سال 344 هَ .ق . او راست : 1- شرح کتاب الجبر و ...
علی عمرانی . [ ع َ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) ابن عمران . مکنی به ابوالحسن . ممدوح منوچهری دامغانی شاعر. رجوع به علی عمرانی (ابن محمد...) شود.
علی عمرانی . [ ع َ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن احمدبن مروان عمرانی خوارزمی . مکنی به ابوالحسن . ادیب و لغوی و مفسر بود و در حدود سال...
علی عمرانی . [ ع َ ی ِ ع ِ ] (اِخ ) ابن محمد عمرانی (یا علی بن عمران ). مکنی به ابوالحسن . ممدوح منوچهری دامغانی شاعر. وی از خاندان عمرانی ...
علی عمروسی . [ع َ ی ِ ع َ ] (اِخ ) ابن خضربن احمد عمروسی مالکی فقیه و متکلم متوفی در سال 1173 هَ . ق . وی مدتی در جامعازهر تدریس کرد. او را...
علی شیفتکی . [ ع َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ شیفتکی شیرازی شافعی . ملقب به شرف الدین . رجوع به علی شیرازی شود.
علی شیخانی . [ ع َ ی ِ ش َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ قادری شیخانی . رجوع به علی قادری شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.