اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن التمش ، ملقب به جلال الدین . وی حاکم قنوج بود و در ماه شعبان سال 645 هَ . ق .هنگامی که برادرش سلطان ناصرالدین محمودبن شمس الدین التمش به فتح ولایت میان دوآب مبادرت کرد همراه وی بود و پس از پایان جنگ و جدال ، ناصرالدین محمود ایالت کهتل را به برادر خود جلال الدین علی تفویض کرد، ولی جلال الدین علی بر اثر برخی توهمات از راه کوهستان بجانب لاهور فرار کرد. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 624).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۱ ثانیه
نعمت خان علی . [ ن ِ م َ ع َ ] (اِخ ) از پارسی گویان هندوستان است در عهد عالمگیر و شاهجهان می زیسته و به سال 1120 هَ . ق . درگذشته ،منظومه ای ...
سیدعلی میرفتاح هنرمند، نویسنده، نقاش و منتقد سینما است اما بیشتر به روزنامه‌نگاری شهرت یافته است. او در مجلۀ سوره به سردبیری مرتضی آوینی نویسندگی کرد....
علی کج کینه . [ ع َ ی ِ ک َ ن َ ] (اِخ ) (سلطان ...) وی به همراهی امیر مغول از جانب ابوالغازی سلطان حسین میرزا حاکم بلخ بود. و سلطان محمود...
علی قره باش . [ ع َ ی ِ ق َ رَ ] (اِخ ) (علی اطول ...) ابن محمد قسطمونی رومی خلوتی شعبانی . مشهور به قره باش . رجوع به علی أطول قره باش ش...
علی کمره ای . [ ع َ ی ِ ک َ م َ رَ ] (اِخ ) فراهانی . مشهور به آقاشیخ . رجوع به علی آقاشیخ شود.
علی کل حال . [ ع َ لا ک ُل ْ ل ِ لِن ْ ] (ع ق مرکب ) به هر حال . به هر جهت . در هر حال .
علی زفره ای . [ ع َ ی ِ زِ رَ ] (اِخ ) ابن حسن زفره ای اصفهانی . متخلص به رجاء. شاعر بود و در محرم سال 1281 هَ . ق . در اصفهان متولد شد و در ...
علی عبرتائی . [ع َ ی ِ ع َ ب َ ] (اِخ ) ابن محمدبن نصربن منصوربن بسام عبرتایی بغدادی . مشهور به ابن بسام و مکنی به ابوالحسن . رجوع به ابن...
علی شاه بمی . [ ع َ هَِ ب َ ] (اِخ ) (پهلوان ...) وی از همراهان امیر مبارزالدین محمدبن مظفر (پدر شاه شجاع ) در جنگ با اوغانیان در صحرای خاورا...
علی شاهرودی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمد. ملقب به علاءالدین . رجوع به علی مصنفک شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.