اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن امیةبن خلف . از کفار قریش بود که در غزوه ٔ بدر، عبدالرحمان بن عوف وی و پدرش امیة را اسیر ساخت و بلال حبشی که در مکه از آنها متضرر شده بود انصار را تشویق به قتل آنان کرد و بالاخره هر دو با شمشیر حبیب بن یصاف انصاری و حباب بن منذر کشته شدند. (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 340) (از امتاع الاسماع مقریزی ج 1 ص 90).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۳ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد ویشجردی ، ملقّب به جاسوس الفلک . رجوع به علی ویشجردی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد هروی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی هروی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد همدانی (علی اکبر...)، ملقّب به صدرالاسلام . رجوع به علی اکبر همدانی شود.
علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن محمد یمنی بکری . رجوع به علی بکری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمودبن ابی بکر حموی مصری حنبلی ، مشهور به ابن مغلی و ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی حموی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمودبن حسن بن نبهان یشکری ربعی . رجوع به علی یشکری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمودبن حسن حمصی رازی شیعی ، ملقّب به جمال الدین . رجوع به علی حمصی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمودبن علی آغا مصری (علی بهجت ...). رجوع به علی بهجت شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمودبن علی نجیب رودباری . رجوع به علی رودباری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمودبن محمدبن عمربن ایوب ، ملقّب به نورالدین . از امرای ایوبی . رجوع به علی ایوبی (ابن محمود مظفربن محمد...) شو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.