علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اوچ قرابهادر (شیخ ...). وی از امیرزادگان بود، و در ذی حجه ٔ سال 808 هَ. ق . امیر سیدخواجه ، با او و برادرانش و تیمور ملک دولدای هم پیمان شده میخواستند علیه میرزا شاهرخ قیام کنند، ولی میرزا شاهرخ بموقع ازین نقشه آگاه شده آنها را تنبیه کرد. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 559).
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۸۸ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد بتارکانی طوسی حنفی ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی طوسی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد بحاثی . رجوع به علی بحاثی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن بخاری ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی بخاری شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد بدیهی ، مکنّی به ابوالحسن ، شاعر بغدادی . رجوع به علی بدیهی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد برجی جذامی . رجوع به علی برجی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد برزج کوفی شیعی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی برزج شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد برکه ٔ تطوانی مغربی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی تطوانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد بستی شافعی ، مکنّی به ابوالفتح . رجوع به ابوالفتح بستی و علی بستی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد بسطامی ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی مصنفک شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد بغدادی ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علی بغدادی شود.