 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  بلیق  حاجب . وی  در اوایل  خلافت  القاهر باﷲ عباسی  منصب  حجابت  او را عهده دار بود، ولی  پس  از مدتی  چون  برخی  از بزرگان  که  علی  و پدرش  بلیق بن  مقلة نیز جزء آنان  بودند، شروع  به  مخالفت  با القاهر باﷲ کردند. القاهر نیز آنان  را به  قتل  رساند. (از حبیب  السیر چ  خیام  ج 2 ص 296).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۳.۰۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  شُکربن  احمدبن  شکر. متوفی  پس  از سال  418 هَ . ق . او راست : شرح اعتقاد احمدبن  حنبل . (از معجم المؤلفین  ج 7 ص 1...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  طاووس  حسنی  حلی ، مکنّی  به  ابوالقاسم  و ملقّب  به  رضی الدین . رجوع  به  علی  حلبی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  عبداﷲ حلبی  حنفی . رجوع  به  علی  حلبی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  علی بن  علی بن  مطاوع  عزیزی  مصری  ازهری  شافعی . رجوع  به  علی  عزیزی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  عمر مراکشی ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  مراکشی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  محمدبن  ابی العز دمشقی حنفی ، ملقّب  به  علاءالدین . رجوع  به  علی  دمشقی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  محمدبن  طی  فقعانی  عاملی ، مکنّی  به  ابوالقاسم . رجوع  به  علی  فقعانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  مرادبن  عثمان بن  علی بن  قاسم  عمری  موصلی  شافعی . رجوع  به  علی  عمری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  هبةاﷲ بخاری ، ملقب  به جلال الدین . رجوع  به  علی  بخاری  (ابن  علی بن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی  استرآبادی  مازندرانی ، ملقّب  به  عمادالدین . رجوع  به  علی  استرآبادی  شود.