اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن بلیق حاجب . وی در اوایل خلافت القاهر باﷲ عباسی منصب حجابت او را عهده دار بود، ولی پس از مدتی چون برخی از بزرگان که علی و پدرش بلیق بن مقلة نیز جزء آنان بودند، شروع به مخالفت با القاهر باﷲ کردند. القاهر نیز آنان را به قتل رساند. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 296).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۴ ثانیه
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد بکری . رجوع به علی بکری (ابن محمد...) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد بناکتی (سیدنظام الدین ...). عارف نیمه ٔ دوم قرن هفتم هجری . رجوع به علی بناکتی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد بیاعی . رجوع به علی بیاعی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد ترمذی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به منجیک . شاعر مشهور. رجوع به منجیک ترمذی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد تمیمی مغربی اشعری قسنطینی ، مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی تمیمی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد تهرانی . رجوع به علی کنی (تهرانی ) شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد تیتلاوی . رجوع به علی تیتلاوی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد جرجانی ادریسی . او راست : تاریخ جرجان . و نیز رجوع به ادریسی (علی بن محمدبن ...) و جرجانی شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمد جزار، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به نورالدین . رجوع به علی جزار شود.
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدجعفر استرآبادی تهرانی . رجوع به علی استرآبادی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.