علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  تکین  (امیر...). نام  شاعری  است ، و محمدبن  عمر رادویانی  در ترجمان  البلاغه  قطعاتی  از وی  نقل  کرده  است  که  از آن  جمله  قطعه ٔ ذیل  در لغز فرزند می باشد:
پذیره م  آمد آن  دلربای  بر در کاخ 
سیاه  خفتان 
 ۞  پوشیده  و کلاه  بشاخ 
به  من  به  شرم  نگه  کرد و راه  را برتافت 
غزال  هرگز بر یوز کی  بود گستاخ 
بگفتم  او را ای  بت  متاب  روی  و مرو
که  من  به  روی  تو بینم  همی  جهان  فراخ 
وگر خوهی  که  بدانی  مرا بچه  از جای 
برو بتازی  بگریخت  گیر با چخماخ .
(از ترجمان  البلاغه ٔ رادیاونی  ص 101).