اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

علی

نویسه گردانی: ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن جعفربن محمدبن علی الصادق علیهم السلام . یکی از شش فرزند ذکور امام جعفر الصادق (ع ) است . (از معجم التواریخ و القصص ص 456) (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 75). وی برادر اسماعیل رئیس فرقه ٔ اسماعیله است و به شام و بلاد مغرب هجرت کرد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۹ ثانیه
علی حنفی . [ ع َ ی ِ ح َ ن َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسن خلاطی حنفی قادوسی ، مشهور به رکابی . رجوع به علی قادوسی شود.
علی حنفی . [ ع َ ی ِ ح َ ن َ ] (اِخ ) ابن محمدبن خلیل بن محمدبن محمدبن ابراهیم بن موسی حنفی ، مشهور به ابن غانم مقدسی و ملقّب به نورالدین...
علی حنفی . [ ع َ ی ِ ح َ ن َ ](اِخ ) ابن محمدبن عبدالرحمان بغدادی حنفی ، مشهور به آمدی و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی آمدی شود.
علی حنفی . [ ع َ ی ِ ح َ ن َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالمحسن بن محمدبن سالم قلعی مکی حنفی . رجوع به علی قلعی شود.
علی حنفی . [ ع َ ی ِ ح َ ن َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عز اذرعی دمشقی حنفی ، ملقّب به صدرالدین . رجوع به علی اذرعی شود.
علی حنفی . [ ع َ ی ِ ح َ ن َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی جرجانی حسینی حنفی ، مشهور به سیدشریف و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی جرجانی شود.
علی حنفی . [ ع َ ی ِ ح َ ن َ ] (اِخ ) ابن محمد علی زهری شروانی مدنی حنفی . رجوع به علی شروانی شود.
علی حنفی . [ ع َ ی ِ ح َ ن َ ] (اِخ ) ابن محمدبن مرادبن علی بخاری الاصل دمشقی حنفی نقشبندی ، مشهور به مرادی . رجوع به علی مرادی شود.
علی حنفی . [ ع َ ی ِ ح َ ن َ ] (اِخ ) ابن محمد ادرنه ای رومی حنفی ، ملقّب به مدحی و مشهور به اسکیجی زاده . رجوع به علی اسکیجی زاده شود.
علی حنفی . [ ع َ ی ِ ح َ ن َ ] (اِخ ) ابن محمد بتارکانی طوسی حنفی ، ملقّب به علاءالدین . رجوع به علاءالدین طوسی شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.