علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حاکم بامر اﷲ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به الظاهر لدین اﷲ. وی هفتمین خلیفه ٔ فاطمی مصر است که پس از قتل پدر به سلطنت رسید و در ابتدای کار امیرالجیوش را صاحب منصب ساخت و چون تمکنی پیدا کرد وی را با عمّه ٔ خود به قتل رساند. در سال 415 هَ . ق . در عهد این خلیفه در مصر قحط و غلائی عظیم اتفاق افتاد و مدت دو سال ادامه داشت . و در سال 420 او رافرزندی پیدا شد که «سعد» نام نهادش و لقب «المستنصرباﷲ» به او داد. در سال 421 قیصر روم با ششصدهزار سپاهی بسوی شام متوجه گشت ولی در حدود حلب تارومار و منهزم گشتند. و در نیمه ٔ شوال سال 427 الظاهر لدین اﷲ در سن سی سالگی بر اثر مرض استسقا درگذشت . مدت خلافتش شانزده سال بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 455). و نیز رجوع به ظاهر (ابن ابی منصور الحاکم )... شود.
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۲ ثانیه
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن شفیعبن اکبر موسوی جابلقی بروجردی . رجوع به علی اصغر بروجردی شود.
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن عبدالصمد بکری کرمانی قنوجی هندی حنفی . رجوع به علی اصغر کرمانی شود.
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن علی اکبر بروجردی .رجوع به علی اصغر بروجردی شود.
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن غلام علی هیدجی زنجانی . رجوع به علی اصغر زنجانی شود.
علی اصغر. [ ع َ اَ غ َ ] (اِخ ) ابن محمدبن یوسف قزوینی شیعی . رجوع به علی اصغر قزوینی شود.
علی اکبر. [ ع َ اَ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان صوفیان ، بخش شبستر، شهرستان تبریز. واقع در 9 هزارگزی جنوب باختری شبستر، و 2 هزارگزی راه شو...
علی اکبر. [ ع َ اَ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دروفرامان ، بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 27 هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاه و 4 هزار...
علی اکبر. [ ع َ اَ ب َ ] (اِخ ) (خان زاده ...) وی ازجمله ٔ بزرگانی است که در روز چهارشنبه دوازدهم ماه رمضان سال 771 هَ . ق . در وقت جلوس ام...
علی اکبر. [ ع َ اَ ب َ ] (اِخ ) (امیر...) مشهور به امیر مهین . وی از سادات و نقبای مشهد مقدس رضوی و معاصر سلطان حسین بایقرا بود. (از حبیب السیر...
علی اکبر. [ ع َ اَ ب َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن خلیل خراسانی (علی اکبر نواب ...). رجوع به علی اکبر خراسانی شود.