علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن ابی فرج احمد، مکنی به ابوالقاسم و مشهور به رئیس الرؤساء ابن مسلمة. از وزرای عادل و دانشمند بود. وی در سال 397 هَ . ق . متولد شد و در سال 437 به سمت وزارت القائم بامر اﷲ خلیفه ٔ عباسی منصوب گشت و خلیفه لقب جمال الدین ، شرف الوزراء، رئیس الرؤساء به وی داد. او وزیری صاحب رأی و خرد بود، و برخی از مورخین را عقیده بر این است که وی با پیش گرفتن سیاست نزدیکی به ترکان ، توانست نقشه ٔ فاطمی ها را برای برانداختن خلافت عباسی خنثی کند. وی همچنان در منصب وزارت باقی بود تا سال 450 که در این سال به دست ارسلان بن عبداﷲ بساسیری دستگیر شد و به قتل رسید و جسد او را مثله مثله کردند.عمر او پنجاه ودو سال و پنج ماه و وزارتش دوازده سال و یک ماه بود. (از الاعلام زرکلی از البدایة و النهایة ج 12 ص 80 و تاریخ بغداد ج 11 ص 391 و سیرالنبلاء ج 15 ودائرة المعارف الاسلامیة ج 1 ص 278 و کامل التواریخ ج 9 ص 182 و النجوم الزاهرة ج 5 ص 6 و ابن خلدون ج 3 ص 457).
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۸ ثانیه
علی علوی . [ ع َ ی ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن عبدالقادربن سالم عیدروس علوی . رجوع به علی عیدروس شود.
علی علوی . [ ع َ ی ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن عبدالقادربن عبدالرحمان بن علی بن علی بن علی بن أمین علوی اندلسی جزایری مالکی شاذلی . رجوع به ...
علی علوی . [ ع َ ی ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن عبدالکریم بن علی بن محمدبن علی بن عبدالحمید حسینی علوی نیلی نجفی . مشهور به نسّابة و مکنی به ابو...
علی علوی . [ ع َ ی ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمد. ادیب مصری . رجوع به علوی حنفی شود.
علی علوی . [ ع َی ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی بن حسین بن زیدبن علی بن حسین بن زیدبن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علوی علیهم الس...
علی علوی . [ ع َی ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن علی بن عمر علوی طولقی جزایری حسنی خلوتی مالکی . رجوع به علی طولقی شود.
علی علوی . [ ع َ ی ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد علوی . مشهور به صاحب الرنج . رجوع به صاحب الرنج شود.
علی علوی . [ ع َ ی ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن محمدبن جعفربن محمدبن زید شهید علوی امامی حمانی . رجوع به علی حمانی (ابن محمدبن جعفر کوفی ...) ش...
علی علوی . [ ع َ ی ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن محمد علوی عمری شجری . ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن صوفی ....
علی علوی . [ ع َ ی ِ ع َ ل َ ] (اِخ ) ابن محمد خراسانی حسنی . مشهور به سائح علوی . رجوع به علی سائح شود.