علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن اسحاق ، مکنی به ابوالمظفر و ملقب به فخرالملک . وی بزرگترین فرزند نظام الملک بود. در سال 434 هَ . ق . متولد شد ودر سال 488 وزارت برکیارق را به عهده گرفت . سپس به نیشابور رفت و وزارت سنجر را عهده دار شد و در سال 500 در آنجا به دست یکی از فدائیان اسماعیلیه به قتل رسید. (از اعلام زرکلی از کامل ابن اثیر ج 10 ص 488 و النجوم الزاهرة ج 5 ص 155 و تاریخ دولة آل سلجوق ص 79).
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۰ ثانیه
علی ریماوی . [ ع َ ی ِ ری ] (اِخ ) ابن محمود ریماوی . شاعر بود و در سال 1277 هَ . ق . در قدس متولد شد و در ازهر تحصیل کرد سپس بسمت مدرس فقه ...
علی زاغونی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن عبیداﷲبن نصربن سری زاغونی حنبلی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به زاغونی (علی بن عبیداﷲ...) و علی (ابن عب...
علی روحانی . [ ع َ ی ِ رُ ] (اِخ ) ابن محمدبن سلامه ٔ روحانی مقری رحبی ، مکنّی به ابوالحسن . وی از قرائت و شناختن وجوه آن توانایی داشت و...
علی زرویلی . [ ع َ ی ِ زَرْ ] (اِخ ) ابن احمدبن قاسم بن موسی . مشهور به مصباح زرویلی . ادیب بود و او را نظمی نیکو است . وی در سال 1097 هَ . ...
علی زرویلی . [ ع َ ی ِ زَرْ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالحق زرویلی . مشهور به صغیر و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی صغیر شود.
علی رویانی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (خواجه ...) وی از مورخان طبرستان بود و خواندمیر در تاریخ حبیب السیر از او نقل می کند. رجوع به حبیب السیر چ خیا...
علی راوندی . [ ع َ ی ِ وَ ] (اِخ ) ابن فضل اﷲبن علی بن عبیداﷲ حسنی راوندی ، ملقب به عزالدین ، فقیه و مفسر و ادیب و نویسنده ٔ قرن هفتم هجری ...
علی ذیبینی . [ ع َ ی ِ ذَ ب َ ] (اِخ ) ابن قاسم حنش ذیبینی صنعانی . رجوع به علی حنش شود.
علی رسموکی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد رسموکی .لغوی و نحوی بود و در سال 1049 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1 - تقییدالامثلة المستحضرة لبع...
علی دمیاطی . [ ع َ ی ِ دَ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمد بنای دمیاطی . رجوع به علی بنا شود.