علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسن بن  علی بن  اسحاق ، مکنی  به  ابوالمظفر و ملقب  به  فخرالملک . وی  بزرگترین  فرزند نظام الملک  بود. در سال  434 هَ . ق . متولد شد ودر سال  488 وزارت  برکیارق  را به  عهده  گرفت . سپس  به  نیشابور رفت  و وزارت  سنجر را عهده دار شد و در سال  500 در آنجا به  دست  یکی  از فدائیان  اسماعیلیه  به  قتل  رسید. (از اعلام  زرکلی  از کامل  ابن  اثیر ج 10 ص 488 و النجوم  الزاهرة ج 5 ص 155 و تاریخ  دولة آل سلجوق  ص  79).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۴۰ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  ابی الحسن  اردبیلی  تبریزی  شافعی ، ملقّب  به  تاج الدین  و مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  تبریزی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  ابی زرع  فاسی .مکنّی  به  ابوالحسن . «بروکلمان » نام  ابوالحسن  ابی زرع را بدین  صورت  آورده  است . رجوع  به  ابن  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  احمدبن  علی بن  عیسی بن  محمدبن  عیسی  حسنی  شافعی  سمهودی ، ملقّب  به  نورالدین  و مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  احمدبن  محمدبن  محسن  جلال  حسنی  صنعانی . رجوع  به  علی  جلال  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  احمد زیدی  ملقّب  به  منصور. از بنی قاسم  و از نوادگان  الهادی  الی  الحق . امام  زیدی  یمن . رجوع  به  علی  زیدی  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  احمد علوی  حنفی . ادیب  مصری . رجوع  به  علی  حنفی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  احمد نیشابوری ، مشهور به  ابن  ابی الطیب  و مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  نیشابوری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  اماجور منجم ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  ابوالحسن  (علی بن  ابی القاسم  عبداﷲبن ...) و به  ابن  اماجور شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  جعفر. از ذریه ٔ جعفر طیار. رجوع  به  علی  جعفری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن  عبداﷲبن  جعفربن  نجیح بن  بکر بصری ، مشهور به  ابن  مدینی  و مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  بصری  شود.