علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن حسن بن علی بن صدقه ، مکنی به ابوالحسن و ملقب به شرف الدوله . پدر او وزیر المسترشد بود و نخستین کس از بنی صدقه بود که به وزارت رسید و لقب جلال الدوله داشت . این علی بن حسن همیشه نایب پدر خود در وزارت بود و هیچگاه بالاستقلال وزیر نشد. او را خطی خوش بود و در اواخر عمر رباطی بر ساحل دجله بنام «رباطالدرجة» ساخت و با عده ای از فقرا در آنجا عزلت گزید. تولد او در محرم سال 499 هَ . ق . و وفاتش در هفتم صفر سال 554 بوده است . (از معجم الادباء چ مصر ج 13 ص 49).
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۵ ثانیه
علی خوئی . [ ع َ ی ِ خ ُ ] (اِخ ) ابن علیرضا خوئی . شاعر بود (1292 - 1350 هَ . ق .). او را دیوان شعری است محتوی بر اشعار عربی و فارسی . (از الذ...
علی سائح . [ ع َ ی ِ ءِ ] (اِخ ) ابن محمد خراسانی حسنی . مشهور به سائح علوی . کیمیاگر بود و در شهرهای مختلف مسافرت میکرد و در حدود سال 305 هَ ...
علی ساری . [ ع َ ی ِ] (اِخ ) (سید...) وی حاکم ساری بود و وقتی سیدعلی آملی بجنگ او آمد از وی شکست خورد و به استرآباد رفت و برادر دیگر خود س...
علی سبتی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ سبتی اندلسی مالکی . مکنی به ابوالحسن . از فقیهان بود و بسال 567 هَ . ق . درگذشت . او راست : اللباب...
علی سبتی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن ابراهیم بن علی بن یوسف سبتی عاملی کفراوی . ادیب و نحوی و بیانی و لغوی و شاعر و نویسند...
علی سبتی .[ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن یقظان سبتی . وی طبیب و شاعرو ادیب بود. اصل او از «سبتة» است و گویند که در سال 544 هَ . ق . وارد مصر شد ...
علی زهری . [ ع َ ی ِ زُ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد زهری شروانی مدنی نقشبندی حنفی . ملقب به اکمل الدین . رجوع به علی شروانی شود.
علی زهری . [ ع َ ی ِ زُ ] (اِخ ) ابن احمدبن عبدالرحمان بن احمدبن عبدالرحمان بن یعیش زهری باجی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی باجی شود.
علی زهری . [ ع َ ی ِ زُ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی زهری شروانی مدنی حنفی . رجوع به علی شروانی شود.
علی زیات . [ ع َ ی ِ زَی ْ یا ] (اِخ ) ابن محمد زیات . وی محدث قرن 12 هَ . ق . بود. او راست : تعلیق بر الاربعین النوویة. (از معجم المؤلفین از...