علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن  حسن بن  علی بن  صدقه ، مکنی  به  ابوالحسن  و ملقب  به  شرف الدوله . پدر او وزیر المسترشد بود و نخستین  کس  از بنی صدقه  بود که  به  وزارت  رسید و لقب  جلال الدوله  داشت . این  علی بن  حسن  همیشه  نایب  پدر خود در وزارت  بود و هیچگاه  بالاستقلال  وزیر نشد. او را خطی  خوش  بود و در اواخر عمر رباطی  بر ساحل  دجله  بنام  «رباطالدرجة» ساخت  و با عده ای  از فقرا در آنجا عزلت  گزید. تولد او در محرم  سال  499 هَ . ق . و وفاتش  در هفتم  صفر سال  554 بوده  است . (از معجم  الادباء چ  مصر ج 13 ص 49).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۴.۰۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن  صالح بن  عبدالفتاح  جارم . رجوع  به  علی  جارم  شود
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  صالح بن  محمدبن علی بن  ابی الرجال  صنعانی . رجوع  به  علی  صنعانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  صالح  جرجانی . رجوع  به  علی  جرجانی  (ابن  صالح ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  صالح  رومی ، ملقّب  به  عبدالواسع علیسی . رجوع  به  علی  علیسی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  صباغ . علی بن  حمید صعیدی ، مکنّی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  صباغ  یا ابن  حمزه . رجوع  به  علی  صعیدی  (ابن  حمید...) ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  صباغ . علی بن  محمدبن  احمد، ملقّب  به  نورالدین  و مشهور به  ابن  صباغ . رجوع  به  علی بن  محمدبن ... و نیز به  ابن  صباغ  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  صدرالدین بن  عصام الدین . او راست : حاشیه بر شرح  جد خود عصام الدین  بر رساله ٔ استعاره ٔ ابوالقاسم  لیثی  سمرقندی . (از کشف...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  صدرالدین  موسی  (شیخ  خواجه ...) وی  از صوفیان  سلسله ٔ صفویه  است  که  پس  از پدرش  صدرالدین  موسی ، به  ارشاد طبقه ٔ صوفیه...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  صدری  قونوی ، ملقّب  به  بدرالدین . رجوع  به  علی  قونوی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  صدقه ، ملقّب  به  مؤتمن الدوله . وی  از خاندانی  بزرگ  و مردی  نیکوسیرت  و نیکوخلق  و متعبد و متدین  بود و با وجودی  که  از...