علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن سعدبن علی بن یوسف الغنی باﷲبن محمدبن أحمر، مکنی به ابوالحسن و ملقب به الغالب باﷲ، نام او بصورت «علی بن سعدبن محمد...» و «علی بن نصربن سعدبن سلطان ابی عبداﷲ محمدبن سلطان ابی الحسن » نیز آمده است . وی از ملوک بنی الاحمر در اندلس بود. و پس از حوادث بسیاری توانست به سلطنت برسد، و با اسپانیا جنگهای بسیاری کرد که به صلح انجامید. او در بصره به مرضی شبیه صرع مبتلی گشت لذا از پادشاهی معزول شد و به شهر«منکب » منتقل گشت و در سال 890 هَ . ق . در آنجا درگذشت . (از اعلام زرکلی از نفح الطیب ج 2 ص 1260 و بدائع الزهور ج 2 ص 230 و اخبارالعصر فی انقضاء دولة بنی نصر، که در انتهای کتاب «آخر بنی سراج » چاپ شده است ).
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۲.۰۶ ثانیه
شاه علی . [ ع َ ] (اِخ ) نام قریه ای است در آذربایجان که دارای معدن سرب میباشد. (یادداشت مؤلف ).
خاک علی . [ ک ِع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین . واقع در 36 هزارگزی باختر آبیک و 6 هزارگزی راه عمومی . ناحی...
چاه علی . [ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 115 هزارگزی جنوب خاور کنگان و یک هزارگزی جنوب خاور راه ...
چاه علی . [ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بنت بخش نیکشهر شهرستان چاه بهار که در 45 هزارگزی باختر نیکشهر بر کنار راه مالرو نیکشهر به ...
چشمه علی . [ چ َ م َ ع َ ] (اِخ ) نام چشمه ای است معروف در جنوب تهران نزدیک شاهزاده عبدالعظیم که فرش فروشها و مردم تهران قالیها و قالیچه ه...
الوج علی . [ ] (اِخ ) از سرکردگان عثمانی که در 982 هَ. ق . تونس را از اطریشیان گرفت . (یادداشت مؤلف ).
امیر علی .[ اَ ع َ ] (اِخ ) از مشایخ . او راست : اسرارالنقطة و شرحی بر فصوص الحکمه ، بسال 786 هَ .ق ./ 1384 م . درگذشته . (از لغات تاریخیه و جغرا...
باب علی . [ ب ِ ع َ ] (اِخ ) یکی از چهار در مسجد حرام بر جانب مشرق : ... و چون ازین دو (باب النبی ) بگذری هم بر این دیوار مشرقی باب علی ...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان اکراد ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران واقع در 46 هزارگزی شمال باختری کرج و 5 هزارگزی جنوب راه...
علی آباد. [ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران واقع در 10 هزارگزی جنوب علیشاه عوض . ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل ...