علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلیمان بن  فضل  بغدادی ، مکنی  به  ابوالحسن  و مشهور به  أخفش  صغیر (یا أخفش  أصغر). نحوی  و اخباری  و لغوی  معروف . وی  شاگرد مبرد و ثعلب بن  یحیی  بود و در سال  315 هَ . ق . در بغداد در حدود هشتادسالگی  درگذشت . رجوع  به  أخفش  صغیر و مآخذ زیر شود: معجم  المؤلفین  ج 7 ص 104 و الوافی  صفدی ج 12 ص 73 و طبقات  النحاة و اللغویین  ابن  شهبة ص 423 وتاریخ  دمشق  ابن  عساکر ج 12 ص 54 و الفهرست  ابن الندیم  ج 1 ص 83 و معجم  الادباء ج 13 ص 246 و بغیة الوعاة سیوطی  ص 338 و مرآةالجنان  یافعی  ج 2 ص 61 و کشف  الظنون  ص 1427 و ایضاح  المکنون  ج 2 ص 274 و هدیة العارفین  ج 1 ص 676.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عمربن  ادریس  ثانی  (یا علی  ثانی ). هفتمین  تن  از ادارسه ٔ مراکش  بود که  پس از یحیی بن  یحیی  به  سلطنت  رسید. وی  در سال...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عمربن  جعفربن  عبداﷲبن  کثیر کثیری . سلطان  شبام  در حضرموت . رجوع  به  علی  کثیری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عمربن  خلیل بن  علی  اسفیذاری ، مکنّی  به  ابوعاصم  و ملقّب  به  فخرالدین . رجوع  به  علی  اسفیذاری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عمربن  علی بن  ابی طالب . از محدثان  بود. (منتهی الارب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عمربن  علی بن  حسام الدین  ابوصیری  حنفی  شاذلی ، مشهور به  ابن  بتنونی . رجوع  به  علی  بتنونی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عمربن  علی  کاتبی  قزوینی ، ملقّب  به  نجم الدین  و مکنّی  به  ابوالحسن . حکیم  و منطقی  قرن  هفتم  هجری . وی  در ماه  رجب  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عمربن  قزل بن  جلدک  ترکمانی ، مشهور به  مشد و ملقّب  به  سیف الدین  و مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  مشد شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عمربن  محمدبن  حسن  حربی  بغدادی  شافعی ، مشهور به  ابن  قزوینی  و مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  ابوالحسن  (علی بن  عمربن ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عمربن  محمدبن  فارس  انباری ، مشهور به  ابن  حداد و ملقّب  به  قوام الدین  و مکنّی  به  ابوالفرج . رجوع  به  علی  انباری  شو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عمربن  محمدبن مشرف بن  احمد همدانی ، مکنّی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  اضحی . رجوع  به  علی  همدانی  (ابن  عمربن ...) شو...