 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبدالرحمان بن  احمدبن  یونس بن  عبدالاعلی  صدفی  مصری ، مکنّی  به  ابوالحسن . منجم  مشهور قرن  چهارم  هجری  است  که  درشوال  سال  399 هَ . ق . در مصر درگذشت . او راست : 1- تاریخ  اعیان  مصر. 2 - زیج  ابن  یونس ، در چهار مجلد، که  آن  را برای  العزیزباﷲ نوشته  است . 3- العقود والسعود فی  اوصاف العود. 4 - غایةالانتفاع  فی  معرفة الدائر و السمت  قبل  الارتفاع . و نیز او را اشعاری  است . رجوع  به  ابن  یونس  (ابوالحسن  علی بن ...) و نیز به  کتب  ذیل  شود: معجم المؤلفین  ج 7 ص 118. سیرالنبلاء ذهبی  ج 11ص 23. الوافی  صفدی  ج 12 ص 95. فهرس  مخطوطات  الظاهریة. وفیات الاعیان  ج 1 ص 474. تاریخ الحکماء قفطی  ص 230. میزان الاعتدال  ذهبی  ج 2 ص 227. المختصر فی  اخبارالبشر ابوالفداء ج 2 ص 145. شذرات الذهب  ابن  عماد ج 3 ص 156 . لسان المیزان  ابن  حجر ج 4 ص 232. مرآةالجنان  یافعی  ج 2 ص 451. حسن المحاضره ٔ سیوطی  ج 1 ص 113. کشف الظنون  ص 304 و سایر صفحات . ایضاح المکنون  ج 2 ص 138. هدیةالعارفین  ج 1 ص 684.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  خواجه  بهاءالدین  محمد جوینی ، نواده ٔ خواجه  شمس الدین  محمد صاحبدیوان . رجوع  به  علی  جوینی  (ابن  بهاءالدین  محمد...) شو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوود. او افسانه ها از زبان  حیوان  می کرده  است . (از الفهرست  ابن الندیم ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوود. کلیله  و دمنه  را به  شعر کرده  است . (از الفهرست  ابن الندیم ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوود. منجم  فاضل  و مقدم . او راست : کتاب  الامطار. (از الفهرست  ابن الندیم ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوود (یا داوودبن  داوود)، مکنی  به  ابوالمتوکل  و ملقب  به  ناجی . محدث  است . و نیز رجوع  به  ابوالمتوکل  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوودبن  ابراهیم  جوهری ، مشهور به  ابن  صیرفی . رجوع  به  علی  جوهری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوودبن  جراح ، مکنی  به  ابوالحسن . وزیر و کاتب  المقتدرباﷲ عباسی  بود. (از مجمل  التواریخ  و القصص  ص 377).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوودبن  سلیمان  اصفهانی ، ملقب  به  صائن الدین . رجوع  به  علی  اصفهانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوودبن  سلیمان  جوهری  مصری شافعی ، ملقب  به  نورالدین . رجوع  به  علی  جوهری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوودبن  یحیی بن کامل بن  یحیی بن  جباره ٔ زبیری  قرشی  اسدی ، ملقب  به  نجم الدین  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  زب...