علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  عباس ، مکنّی  به  ابوالحسن  و ابومحمد و مشهور به  ابوالاملاک و ملقّب  به  ذوالثفنات . وی  جد خلفای  عباسی  بود و در سال  40 هَ . ق . متولد شد. او نیز مانند سید سجاد زین العابدین  علی بن  الحسین  علیهماالسلام ، ملقّب  به  ذوالثفنات  است . و او را پنج صد درخت  زیتون  بود و هر روز زیرهر درخت  دو رکعت  نماز می گذاشت . (از یادداشت  دهخدا).در «منتهی الارب » آمده  است  که : «علی بن  عبداﷲبن  عباس » تابعی  است . رجوع  به  ابوالاملاک  و ذوالثفنات  و نیز رجوع به  حبیب السیر چ  خیام  ج 2 ص 14، 177، 182 و 193 شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۶۰ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عطیةبن  مطرف بن  سلمه ٔ لخمی  بلنسی ، مشهور به  ابن  زقاق  و مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  لخمی  و ابن  زقاق  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عفیف . علی بن  محمدبن  ابراهیم  جعفری  نابلسی  حنبلی ، مشهور به  ابن  عفیف .رجوع  به  علی  نابلسی  (ابن  محمدبن  ابراهیم ......
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عقیل بن  محمدبن  عقیل  بغدادی  ظفری  حنبلی ، مکنّی  به  ابوالوفاء. رجوع  به  علی  ظفری  و ابوالوفاء (علی بن  محمدبن  عقیل .....
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن  علان . علی بن  حسن بن  علان بن  عبدالرحمان ، مکنّی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی بن  حسن بن  علان ... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علقمةبن  عبده ٔ تمیمی ، فرزند علقمة شاعر، که  بنام  علقمه ٔ فحل  مشهور است . رجوع  به  علی  تمیمی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ع َ ] (اِخ ) ابن  علی . از محدثان  بود. (منتهی الارب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  احمد نجاری حنفی ، ملقّب  به  علاءالدین .رجوع  به  علی  نجّاری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  جمال الدین  محمدبن  طی  عاملی  فقعانی ، مکنّی  به  ابوالقاسم . رجوع  به  علی  فقعانی  (ابن  علی  بن  محمدبن  طی ...)...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  حسین بن  ابی الحسن  موسوی  عاملی  جبعی  بحرانی ، ملقّب  به  نورالدین . رجوع  به  علی  موسوی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  حسین بن  علی ، علیهم السلام ، ملقّب  به  افطس . رجوع  به  علی  افطس  شود.