 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  عمرو، مکنّی  به  ابوالحسن . از علمای  متقدم  قرن  پنجم  هجری ، یعنی  عصری  که  مافروخی در آن  میزیست . و نام  او در «محاسن  اصفهان » آمده  است . اما در ترجمه ٔ محاسن  اصفهان  نام  او به  صورت  «علی  عبداﷲ عمر» ذکر شده  است . (از محاسن  اصفهان  مافروخی  ص  29) و رجوع  به  ترجمه ٔ محاسن  اصفهان  آوی  ص  122 شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن  شبیه . علی بن  عبداﷲبن  علی بن  حسین بن  زیدبن  علی بن  حسین بن  زیدبن  علی بن  حسین بن  علی بن  ابی طالب  علیهم السلام ، علو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شجاع  مصقلی . رجوع  به  علی  مصقلی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شداد، مکنّی  به  ابوکردوس . محدث  است . رجوع  به  ابوکردوس  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شعبان  (الملک الاشرف ).ابن  حسین بن محمدبن  قلاوون ، ملقّب  به  الملک  المنصور. از سلاطین  دولت  قلاوونیة در مصر و شام . رجو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شعبان  اقسرائی  رومی  حنفی . رجوع  به  علی  اقسرائی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شعیب  سقا. از مشایخ  تصوف . رجوع  به  علی  سقا شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شفیعبن  اکبر موسوی  جابلقی  بروجردی  (علی اصغر...). رجوع  به  علی اصغر بروجردی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شلبی  شبینی  شافعی . رجوع  به  علی  شبینی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  شلویة. وی  ازمشایخ  متصوفه  بود و بیشتر در کوهها و صحراها می گشت  و شیخ  ابوعبداﷲ خفیف  درباره ٔ او حکایتهائی  دارد که  در ن...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن  شمس الدین بن  محمدبن  زهران بن  علی  شافعی  رشیدی ، مشهور به  خضری . رجوع  به  علی  خضری  شود.