علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عبیداﷲبن  نصربن  سری  زاغونی  حنبلی ، مکنّی به  ابوالحسن . متولد در 455 و متوفی  در 17 محرم  سال  527 هَ . ق . او راست : 1 - الایضاح  فی  اصول الدین . 2 - التلخیص  فی الفرائض . 3 - الدور والوصایا. 4 - دیوان  خطب . 5 - غررالبیان  فی اصول  الفقه ، در چند مجلد. رجوع  به  زاغونی  (علی  بن  عبیداﷲ...) و مآخذ ذیل  شود: معجم المؤلفین  ج 7 ص 144. سیرالنبلاء ذهبی  ج 12 ص  139. مناقب  الامام  احمد ص 228. الوافی  صفدی  ج 12 ص 112. المنتظم  ابن جوزی  ج 10 ص  32. البدایه ٔ ابن  کثیر ج 12 ص 205. شذرات الذهب  ابن  عماد ج 4 ص  80 . مرآةالجنان  یافعی  ج 3 ص  852.کشف الظنون  حاجی خلیفه  ص 290. ایضاح المکنون  بغدادی  ج 2 ص 145 و سایر صفحات . هدیةالعارفین  بغدادی  ج 1 ص  696.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  خواجه  بهاءالدین  محمد جوینی ، نواده ٔ خواجه  شمس الدین  محمد صاحبدیوان . رجوع  به  علی  جوینی  (ابن  بهاءالدین  محمد...) شو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوود. او افسانه ها از زبان  حیوان  می کرده  است . (از الفهرست  ابن الندیم ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوود. کلیله  و دمنه  را به  شعر کرده  است . (از الفهرست  ابن الندیم ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوود. منجم  فاضل  و مقدم . او راست : کتاب  الامطار. (از الفهرست  ابن الندیم ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوود (یا داوودبن  داوود)، مکنی  به  ابوالمتوکل  و ملقب  به  ناجی . محدث  است . و نیز رجوع  به  ابوالمتوکل  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوودبن  ابراهیم  جوهری ، مشهور به  ابن  صیرفی . رجوع  به  علی  جوهری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوودبن  جراح ، مکنی  به  ابوالحسن . وزیر و کاتب  المقتدرباﷲ عباسی  بود. (از مجمل  التواریخ  و القصص  ص 377).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوودبن  سلیمان  اصفهانی ، ملقب  به  صائن الدین . رجوع  به  علی  اصفهانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوودبن  سلیمان  جوهری  مصری شافعی ، ملقب  به  نورالدین . رجوع  به  علی  جوهری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  داوودبن  یحیی بن کامل بن  یحیی بن  جباره ٔ زبیری  قرشی  اسدی ، ملقب  به  نجم الدین  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  زب...