علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عدی بن  ربیعة. ابوعمر گوید که : وی  از صحابه  نبود اما از کسانی  است  که  در مکه  یا مدینه  در عهد پیغمبر (ص ) از پدر و مادر مسلمان  زاده  شده اند. عثمان  خلیفه  در ابتدای  خلافت  خود علی بن  عدی  را والی  مکه  کرد. و او در جنگ  جمل  با عائشه  شرکت  داشت . (از الاصابة ج 4، قسم  دوم ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۴.۸۱ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلیمان بن  درویش بن  حاتم  بحرانی قدمی ، ملقب  به  زین الدین . رجوع  به  علی  بحرانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلیمان بن  عبداﷲ منصوری  مصری . رجوع  به  علی  منصوری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلیمان بن  علی بن  عبداﷲبن  عباس  هاشمی  عباسی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  هاشمی  (ابن  سلیمان بن  علی بن ...) شود...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلیمان بن  فضل  بغدادی ، مکنی  به  ابوالحسن  و مشهور به  أخفش  صغیر (یا أخفش  أصغر). نحوی  و اخباری  و لغوی  معروف . وی  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلیمان  بحرانی ، مکنی  به  ابوالحسن  و ملقب  به  جمال الدین  یا کمال الدین ). رجوع  به  علی  بحرانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلیمان  دمنتی  بوجمعوی  مغربی مالکی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  دمنتی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلیمان  زهراوی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  زهراوی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلیمان  کلبی ، مکنی  به  ابونوفل . محدث  است  و از ولیدبن  مسلم بن  نوفل بن  ابی عقرب  روایت  کند. نیز رجوع  به  ابونوفل  شو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلیمان  یمنی . رجوع  به  علی  یمنی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلیمان  یمنی  بکیلی  تمیمی  زیدی  اسماعیلی ، ملقّب  به  حیدرة. رجوع  به  علی  بکیلی  شود.