علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن عیسی بن جزله ٔ بغدادی ، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن جزلة. رجوع به ابن جزلة شود.
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۲.۰۲ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
و قس علی هذا. [ وَ ق ِ ع َ لا ها ذا ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ امری ) (از: «و» عطف + قس ، فعل امر + علی + هذا) قیاس کن بر این .
یعقوب علی کندی . [ ی َ ع َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ساری سوبار بخش پلدشت شهرستان ماکو، واقع در 4هزارگزی شمال شوسه ٔ پلدشت به ماکو. سکن...
ابو علی مسکویه. ابو علی الخازن احمد بن محمد بن یعقوب معروفِ به ابن مسکویه، و ابوعلی مسکویه رازی، از سال 320 تا نهم صفر سال 421 ه.ق. می زیسته. وی متولّ...
معصوم علی شاه . [ م َ ع َ ] (اِخ ) حاج میرزا معصوم معروف به میرزا آقا. اصل وی از قزوین و مولدش شیراز بود و در تهران اقامت داشت . در 1270 هَ...
مست علی بیگلو. [ م َ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل . واقع در 32هزارگزی شمال گرمی و سه هزارگزی راه شوسه ...
قلعه علی بخش . [ ق َ ع َ ع َ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مال اسد بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد، واقع در 10هزارگزی جنوب خاوری چقلوندی و 8...
کانی علی کرده . [ ع َ ک ُ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد.واقع در 30هزارگزی شمال خاوری بوکان و هفده هزارگزی خا...
کدخدا علی پناه . [ ک َ خ ُ ع َ پ َ ] (اِخ ) تیره ای از ایل بیرانوند است از طوائف بالا گریوه و هرو در پیشکوه لرستان و در حدود 80 خانوار می باشد....