علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  عیسی بن  هبةاﷲ، مکنّی  به  ابوالحسن  و ملقّب  به  مهذب الدین  و مشهور به  ابن  نقاش . وی  طبیب  بود و در علم  حدیث  نیز دست  داشت . تولد و نشو و نمای  او در بغداد بود سپس  به  دمشق  و از آنجا به  قاهره  رفت  و دیگربار به  دمشق  بازگشت . او در خدمت  الملک  العادل  نورالدین  محمودبن  زنگی  بود و سالها در بیمارستان  بزرگ  وی  خدمت  کرد و پس  از درگذشت  نورالدین  محمود به  خدمت  صلاح الدین  درآمد. وی  در سال  574 هَ . ق . در دمشق  درگذشت . (از الاعلام  زرکلی  بنقل  از طبقات الاطباء ج 2 ص 162).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلار، ملقب  به  الملک  العادل  سیف الدین  و مشهور به  ابن  سلار. وزیر ظافر عبیدی  است ، صاحب  مصر. رجوع  به  ابن  سلار شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلطان العلماء مرعشی  (علی  نواب ...). رجوع  به  علی  مرعشی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن  سلطان  اویس  ایلکانی  (شاهزاده  شیخ ...). وی  برادر سلطان  حسین بن  سلطان  اویس  بود، و سلطان  حسین بر آذربایجان  سلطنت  می ک...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلطان  حیدر صفوی  (سلطان ...). رجوع  به  علی  صفوی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلطان  محمد هروی  قاری  حنفی ، مکنی  به  نورالدین . رجوع  به  علی  قاری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلطان  محمودمیرزا (سلطان ...). از شاهزادگان  تیموری . رجوع  به  علی میرزابن  سلطان  محمود... شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلیم ، مکنی  به  ابوسلیم . تابعی  بود و از انس بن  مالک  روایت  کرد. و اسرائیل بن  یونس  از وی  روایت  دارد. و نیز رجوع  به ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن  سلیمان . وی  طبیب  و حکیم  و ریاضی دان  و فلکی  و از مردم  مصر بود. و در روزگار العزیز باﷲ و فرزندش  الحاکم  می زیست  و زمان ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن  سلیمان بن  احمدبن  سلیمان  أنصاری  قرطبی  عباسی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  انصاری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  سلیمان بن احمدبن  محمد سعدی  صالحی  حنبلی  مرداوی ، مکنی  به  ابوالحسن  و ملقب  به  علاءالدین . رجوع  به  علی  مرداوی  شود.