 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  فرامرزبن  علاءالدوله  ابوجعفر محمدبن  دشمن زیاربن  کاکویه ، مکنّی  به  ابومنصور. از دیالمه ٔ کاکویه  بود که  در کردستان  از سال  398 تا 488 هَ . ق . حکومت  می کردند. وی  در سال  488 هَ . ق . در جنگی  که  بین  او و تتش  با مجدالملک  در دشت  ماوه  رخ  داد، کشته  شد. (از طبقات  سلاطین  اسلام  ص 130) (مجمل التواریخ  و القصص  ص 409) (معجم الانساب  و القبائل  زامباور ص 328).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۴ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی حسن  سندی  مدنی ، ملقب  به  نورالدین . رجوع  به  علی  سندی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی حسن  فضلوی . پدر او ابوالحسن  فضلوی  رئیس کردانی  بود که  در سال  500 هَ . ق . از جبل السماق  شام به  لرستان  آمدند. و ع...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی حسین  عبدالرحیم  سلمی ، مکنی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  قصار. ادیب  و لغوی  وخطاط. رجوع  به  ابن  قصار (ابوالحسن  ع...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی حمزة. وی  را سفری  به  حج  در معیت  امام  جعفر الصادق  (ع ) دست  داده  بود و از آن  امام درین  راه  معجزاتی  دیده  است  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی حمله ، مکنی  به ابونصر. محدث  بود. و نیز رجوع  به  ابونصر علی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  أبی رافع، علی بن  عبداﷲ بغدادی ، مکنی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  ابی رافع. رجوع به  ابن  ابی رافع و علی  بغدادی  (ابن ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی رجال ، علی  شیبانی  مغربی ، مشهور به  ابن  ابی الرجال  و مکنی  به  ابوالحسن  منجم  است  (406 - 454 هَ . ق .). او راست : ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن  أبی زهران ، علی بن  یعقوب بن  شجاع بن  علی بن ابراهیم بن  محمدبن  ابی زهران  موصلی  شافعی ، ملقب  به  عمادالدین  و مکنی  به ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی زید محمدبن  علی  نحوی  استرابادی ، ملقب  به  فصیحی  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  ابوالحسن  (علی بن  ابی زید...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ابی سعدبن  أبی الفرج  خیاط، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  خیاط شود.