 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ](اِخ ) ابن  فضیل بن  عیاض . پدر او از مشاهیر بود و در سال  مؤاخذه ٔ برامکه  یعنی  سال  187 هَ . ق . درگذشت . اما خود علی بن  فضیل  در عبادت  و فضل  بر پدر برتری  داشت . و گویند روزی  وی  در مسجدالحرام  نزدیک  چاه  زمزم  ایستاده  بود که  ناگاه  شنید شخصی  این  آیه  را می خواند «یوم  القیامة تری  المجرمین » وی  صعقه ای  زد و درگذشت . (ازحبیب  السیر چ  خیام  ج 2 ص 243). از فضیل بن  عیاض  در دیوان  شاه داعی  شیرازی  ذکری  آمده  است ، رجوع  بدانجا شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۶۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ] (اِخ ) ابن  حسین  أماسی . رجوع  به  علی  اماسی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن  حسین  انصاری ، مشهور به  حاجی  زینل  عطار. از دانشمندان  قرن  هشتم  هجری . رجوع  به  حاجی  زینل  عطار شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسین  بدلیسی  حنفی ، ملقب  به  حسام الدین . رجوع  به  علی  بدلیسی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسین  بیاعی . محدث . رجوع  به  علی  بیاعی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسین  جوری  (یا حوری )، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  جوری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسین  خلیعی  شاعر، مکنی  به ابوالحسین . رجوع  به  علی  خلیعی  (ابن  حسین ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسین  حسینی  مرعشی . رجوع  به  علی  مرعشی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسین  خیقانی  حلی  نجفی . رجوع  به  علی  خیقانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسین  داوودی ، مکنی  به  ابوالقاسم . رجوع  به  علی  داوودی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسین  شاکر جرکسی  پارسی . رجوع  به  علی  شاکر شود.