 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  عبداﷲ، مکنّی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  سدیر. وی  از اطبای  قرن  ششم  هجری  و معاصر الناصرلدین اﷲ عباسی  است . مولد و منشاء وی  در مداین  بود و نزد اطبای  بغداد تحصیل  طب  نموده  در مداین  به  معالجه  و مداوای  مریضان  پرداخت . وی  در صناعت  شعر نیز ماهر بود. و در دهه ٔ سوم  رمضان  سال  606 هَ . ق . بطور ناگهانی  درگذشت . «سدیر» لقب  پدر اوست . (از نامه ٔ دانشوران ج 2 ص 448) (از عیون الانباء ابن  ابی اصیبعة ج 1 ص 304).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۲.۱۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ )ابن  حسن بن  أذین . نام  محدثی  است . (از منتهی الارب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسن بن  اسماعیل بن  احمدبن  جعفربن  محمدبن  صالح بن  حسان بن  حصن  عبدری ، مشهور به  ابن مقلة و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  ب...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسن بن  ایوب . وی  زعیم  قوم  رامانیان  بود و ذکر او در فارسنامه ٔ ابن  بلخی  چنین  آمده  است : «رامانیان ، این  قوم  قبیله ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسن بن  بَل ّ بغدادی . محدث  است . (از منتهی الارب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسن بن  بویه  دیلمی ، ملقب  به  فخرالدوله . رجوع  به  فخرالدوله ٔ دیلمی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسن بن  حبیب  صقلی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  صقلی  (ابن  حسن بن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسن بن  حسول ، مکنی  به  ابوالقاسم . رقعه ای  از وی  که  به  صاحب بن  عباد نوشته ، در معجم الادباء نقل  شده  است . رجوع  به ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی .[ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسن بن  حسین بن  محمد موصلی  مصری  شافعی  خلعی ، مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به  علی  خلعی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسن بن  خاطر جزیری  مالکی . رجوع  به  علی  جزیری  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  حسن بن  صالح  نجار طائفی . رجوع  به  علی  نجار شود.