علی
نویسه گردانی:
ʽLY
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ، مکنّی به ابوعبداﷲ و مشهور به ابن باکو، از عرفای نیمه ٔ اول قرن پنجم هجری و معاصر القادر و القائم عباسی بود. وی از اهالی شیراز است سپس به نیشابور رفته و با امام قشیری و شیخ ابوسعید ابوالخیر و دیگر متصوفه ٔ بزرگ ملاقات کرد و او را با آنها داستانهای بسیاری است که تفصیل آن در نامه ٔ دانشوران مذکور است . وی در اواخر عمر به شیراز بازگشت و در کوهی از نواحی شیراز انزوا اختیار کرد و در سال 442 هَ. ق . درگذشت . رجوع به نامه ٔ دانشوران ج 3 ص 70 شود.
واژه های همانند
۵,۷۹۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۵۲ ثانیه
علی قاهری . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) ابن عبدالقادربن محمد قرافی قاهری نقاش . ملقب به نورالدین . رجوع به علی نقاش شود.
علی قاهری . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) ابن عبدالقادر حسنی شامی قاهری ازهری شافعی . مشهور به سید فرضی و ملقب به نورالدین . رجوع به علی فرضی ش...
علی قاهری . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن علی نطوبسی قاهری ازهری ضریر مالکی سنهوری . ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به ...
علی قاهری . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) ابن علی شبراملسی شافعی قاهری . ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالضیاء. رجوع به علی شبراملسی شود.
علی قاهری . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن یوسف بن محمد هیثمی طبناوی قاهری مالکی اشعری . ملقب به نورالدین . رجوع به علی طبناوی...
علی قاهری . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) ابن محمدبن اقبرس قاهری شافعی . ملقب به علاءالدین و مشهور به ابن اقبرس . وی در سال 801 هَ . ق . در قاهره ...
علی قاهری . [ ع َ ی ِ هَِ ] (اِخ ) ابن محمدبن عیسی بن محمد اشمونی الاصل قاهری شافعی . ملقب به نورالدین . رجوع به علی اشمونی شود.
علی قاینی . [ ع َ ی ِی ِ ] (اِخ ) ابن عابد. وی واعظ و خطیب در خراسان و هرات بود. و در سال 903 هَ . ق . خطبه ای بنام ائمه ایراد کرد و در نتیج...
علی قاینی . [ ع َ ی ِ ی ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن وصیف قاینی . مکنی به ابوالحسن و مشهور به حلاء. رجوع به علی حلاء شود.
علی قاینی . [ ع َ ی ِ ی ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن حجازی قاینی . رجوع به علی حجازی شود.