 
        
            علی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽLY 
    
							
    
								
        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  محمد، مکنّی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  ادمی  و ملقّب  به  صدرالدین . وی از شعرا و نویسندگان  و مترسلان  دمشق  بود. در سال  768هَ . ق . متولد شد. و چون  از خواص  دولت  المؤید بود بارها مورد شکنجه  و اذیت  و آزار واقع شد و در سال  816 هَ . ق . در دمشق  درگذشت . (از الاعلام  زرکلی  بنقل  از الضوءاللامع ج 6 ص 8 و مطالعالبدور ج 1 ص 54 و ج 2 ص 84).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵,۷۹۴ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۴ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  ایوب  قدسی  شافعی ، ملقب  به  علاءالدین . رجوع  به  علی  قدسی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  بابویه ، علی بن  حسین بن  موسی بن  بابویه  قمی ، مکنی  به  ابوالحسن  و مشهور به  ابن  بابویه . رجوع  به  ابن  بابویه  و علی ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  باجی ، مکنی  به  ابوالحسن . تابعی  است  و ابن  ابی عروبة از او نقل  کند. و نیز رجوع  به  ابوالحسن  (علی بن  باجی ) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  باکو، علی بن  محمدبن  عبداﷲ، مکنی  به  ابوعبداﷲ و مشهور به  ابن  باکو. از عرفای  نیمه ٔ اول  قرن  پنجم  هجری . رجوع  به  علی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  بایدوخان . وی  یکی  از سه  پسر بایدوخان  است  که  هیچ یک  از ایشان  به  سلطنت  نرسید. (حبیب  السیر چ  خیام  ج 3 ص 145).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  بتنونی ، علی بن  عمربن  علی بن  حسام الدین  ابوصیری  حنفی  شاذلی ، مشهور به  ابن  بتنونی . رجوع  به  علی  بتنونی  (ابن  عمرب...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  بحربن  بَرّی . محدث  است . (از منتهی الارب ) (از تاج  العروس ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  بُحَیر تابعی  است . (از منتهی الارب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  بُخار. محدث  است . (منتهی الارب ) (از تاج  العروس ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  بخاری ، علی بن  احمدبن  عبدالواحد مقدسی  حنبلی ، مشهور به ابن  بخاری  و ملقب  به  فخرالدین  و مکنی  به  ابوالحسن . رجوع  به ...